جنبه
معنوى انضباط در اثر ايمان و اعتقاد به خدا و مبانى دين مبين اسلام و انجام فرايض
دينى و پايبند بودن به احكام و ارزشهاى اخلاق اسلامى، احساس مسؤوليّت معنوى در
قبال نظام حكومت اسلامى، ميهن و ملّت ايثارگر ايران، قانون و وظايف محوّله، اعتقاد
به منطقى و عادلانه بودن مقرّرات و اعتقاد به فرماندهان، رؤسا و مديران و همكاران
در كاركنان بهوجود مىآيد، بهطورى كه اگر تمام نظارتها برداشته شود، جنبه معنوى
انضباط همچنان پا بر جا و برقرار مىماند. جنبه معنوى انضباط، پايه و اساس تربيت
نيروهاى مسلّح مكتبى، فداكار و وظيفهشناس را تشكيل مىدهد. [1]
ب- جنبه ظاهرى
جنبه
ظاهرى انضباط با حفظ احترامات و آراستگى ظاهرى، دقّت در اجراى قوانين و مقرّرات و
دستورات، تحقّق مىيابد. [2]
ايمان به
خدا، پايبندى به دين، شرافت سربازى، تابعيت نظام جمهورى اسلامى و عضويت در تشكيلات
نظامى، ايجاب مىكند كه «پاسدار» در حفظ و تقويت دو جنبه انضباط كوشا و جدّى باشد
و زندگى شخصى و سازمانى خود را با نظم و انضباط ممزوج كند و همواره به ياد داشته
باشد كه با نظم زندگى كردن، وظيفه دينى، ملّى، قانونى و نظامى اوست. فرمانده معظّم
كلّ قوا در اين باره مىفرمايد:
انضباط
اجتماعى بهمعناى نظمپذيرى در همه امور است- كه عبور نكردن از خط عابر پياده براى
اتومبيلها در خيابان از آن جمله است- امّا از همين جا ما بايد انضباط اجتماعى را
شروع كنيم و در همه مسائلمان تا مسؤوليّتهاى بالا و برخورد با مسائل كشور به آن
توجّه كنيم؛ كسانى كه مراجعات مردمى دارند، در برخورد با مردمى كه به آنها مراجعه
مىكنند و نيز كسانى كه كار را بر دوش گرفتهاند نظم و انضباط در كار را بايد
رعايت كنند. [3]