نام کتاب : قواعد و احکام حفاظت اطلاعات نویسنده : احمدیان، اسدالله جلد : 1 صفحه : 110
پس از
پيروزى پيامبر 6 بر آنها، كنانه به نابودى خود يقين، و پوست شترى را كه محتوى زر
و زيورهايشان بود، شبانه در خرابهاى زير خاك پنهان كرده بود.
پيامبر
از ثعلبة بن سلام بن ابى الحقيق- كه مردى ضعيف بود- درباره گنج آن دو نفر سؤال
كرد. وى گفت: من اطلاع دقيقى ندارم، ولى هر سپيده دم كنانه را مىبينم كه اطراف
اين خرابه مىگردد و به خرابهاى اشاره كرده، گفت: اگر چيزى باشد، لابد اينجا زير
خاك پنهان كرده است.
پيامبر
6 زبير بن عوام را همراه تنى چند از مسلمانان با ثعلبه به آن خرابه فرستاد كه پس
از كندن، گنج را به دست آوردند. همچنين گفته شده كه خداوند رسول خود را به آن گنج
راهنمايى كرده بود.
چون اين
گنج پيدا شد، پيامبر 6 به زبير دستور داد كه كنانه را شكنجه دهد تا هر چه كه پيش
اوست، به دست آورد. او نيز چنين كرد.
سپس
پيامبر 6 به زبير دستور داد تا كنانه را به محمد بن مَسْلَمة بسپارد تا او را در
مقابل خون برادرش محمود بن مسلمه به قتل برساند. [1]
در
ماجراى فتح مكه، حاطب بن ابى بلتعه نامهاى به اهل مكه نوشت تا آنها را از تصميم
پيامبر اسلام مبنى بر حركت به سمت مكه مطلع كند. او آن نامه را دراختيار زنى نهاد
تا به سرعت آن را به مكه برساند. پيامبر 6 به حضرت على 7 و يكى از ياران خود
فرمود تا نامه را از او باز ستانند، و على 7 در پاسخِ انكار و تكذيب زن فرمود:
به خدا
قسم، نه پيامبر 6 به ما دروغ گفته است و نه ما گفته او را