نام کتاب : قواعد و احکام حفاظت اطلاعات نویسنده : احمدیان، اسدالله جلد : 1 صفحه : 36
باتوجه
به آنچه در اخبار و روايات در باره شأن نزول اين آيه وارد شده، شكى نيست كه اكراه
هم شامل احكام تكليفى مىشود و هم شامل احكام وضعى، زيرا در شأن نزول آيه آمده است
كه كفّار عمّار ياسر را واداشتند كه به پيامبر 6 ناسزا بگويد و از توحيد اظهار
برائت كند و معلوم است كه ناسزا گفتن به پيامبر 6، هم حكم تكليفى دارد كه حرمت
است و هم حكم وضعى دارد كه كفر و نجاست بدن و غيره است. [1]
شأن نزول آيه
مرحوم
طبرسى نقل مىكند كه عدهاى از مسلمانان به دليل مسلمان بودن شكنجه مىشدند كه از
جمله آنان ياسر و همسرش و فرزندش، عمار، بودند.
درنتيجه
شكنجه، ياسر، پدر عمار و مادرش، سميه، شهيد شدند، اما عمار آنچه كفّار از او
خواستند به زبان آورد. امين وحى خبر را براى پيامبر 6 آورد. عدهاى كه در محضر
پيامبر 6 بودند، گفتند: عمار كافر شد! پيامبر 6 فرمود: هرگز چنين نيست، سر تا
پاى عمار را ايمان فرا گرفته و گوشت و خون عمار با ايمان آميخته شده است. در اين
هنگام عمار ياسر از راه رسيد. پيامبر 6 در حالى كه قطرات اشك را از چشمان عمار
پاك مىكرد، به او فرمود: اگر بازهم تو را شكنجه كردند تا اين كلمات را بگويى باز
هم اين كلمات را بگو. در اين هنگام آيه مورد بحث نازل شد. [2]
اهانت به مقدسات
در اين
زمينه به دو مسأله زير توجه كنيد:
هر كس
ناسزا و توهين به پيامبر 6 را بشنود، در صورتى كه براى