نام کتاب : کلیات فقه اسلامی نویسنده : علی نوری، علیرضا جلد : 1 صفحه : 151
بيمهگذار
به صورت نقد يا اقساط به وى مىپردازد.
بيمه را
در زبان عربى «عقد التأمين» مىنامند؛ زيرا انسان درباره مال يا جان يا از كارافتادگىاش
نگرانى و دلهره دارد و مىخواهد اين اضطراب و نگرانىاش از بين برود.
كار
اساسى بيمهگر همان تأمين است يعنى در برابر حق بيمهاى كه مىگيرد، به بيمهگذار
امنيّت و آرامش خاطر مىدهد.
بيمه
نسبت به ساير عقود متعارف، عقد جديدى محسوب مىشود و جنبه عقلايى آن، همان تأمين
پيدا كردن از ورشكستگى، جبران خسارت زياد و يا بيچارگى در زمان از كارافتادگى است
و هر عقد عقلايى به موجب (أَوْفُوا
بِالْعُقُودِ)[1] صحيح است و طرفين عقد موظفند بر عقد و پيمان خود
پايبند بوده و آن را بهم نزنند مگر عقدهايى كه استثنا شده و اسلام آنها را تحريم
كرده است نظير ربا و قمار. بنابراين لزومى ندارد كه هر معامله و عقدى، تحت يكى از
عقود رايج اسلامى همانند بيع، اجاره، مضاربه و ... در آيد، بلكه در صورتى كه جزو
موارد استثنا نبوده و از شرايط عامه [2] معاملات برخوردار باشد به حكم (أَوْفُوا بِالْعُقُودِ) صحيح و نافذ
بوده و جز به خيار شرط، فسخ نمىشود؛ [3] زيرا اصل اولى در هر عقد و معاملهاى،
لازم بودن است.
عقد بيمه
بسان ساير عقود، به ايجاب و قبول نياز دارد و هر كدام از بيمهگر و بيمهگذار
مىتوانند طرف ايجاب را انشا كرده و ديگرى قبول كند.
شرايط صحيح بودن عقد بيمه
1- تعيين
موضوع و مورد بيمه مانند تعيين شخص، كالا و مالى كه مىخواهند بيمه كنند.
2- مشخص
شدن دو طرف بيمه (بيمهگر و بيمهگذار) چه فرد يا شركت و يا دولت باشند.
3- تعيين
مبلغى كه بيمهگذار به بيمهگر مىدهد. اما تعيين مبلغ بيمه- يعنى اينكه تعيين
كند كه مثلًا بيست هزار تومان بيمهگر بابت خسارت خواهد پرداخت- لازم نيست؛ بلكه