زمين
موات يا باير زمينى است كه به دلايلى چون شورهزارى، سنگ و خار داشتن، باتلاق يا
نيزار بودن و ... قابل استفاده نيست و نياز به انجام كارهايى دارد تا قابل استفاده
شود و همين كارها، احياى آن محسوب مىشود.
زمين
باير دو نوع است:
1- باير
اصلى كه قبلًا متعلق به كسى نبوده و آبادانى در آن صورت نگرفته و يا اينكه اطلاعى
از گذشته آن در دست نيست.
2- باير
عارضى و آن زمينى است كه بعد از عمران و آبادانى، خراب و باير گشته است.
نوع اول
جزو انفال بوده و از آنِ امام 7 است و نوع دوم اگر متعلق به اقوامى بوده
كه اثرى از آنها نمانده است، نيز در حكم انفال بوده و در اختيار امام 7
است. اما در صورتى كه مالك ناشناخته دارد تحت نظارت امام 7 يا حاكم
اسلامى قرار مىگيرد.
زمينى را
كه از انفال بوده و يا در حكم انفال است، مىتوان به وسيله احيا، مالك [1] شد و
اين گونه زمينها گرچه ملك امام 7 هستند اما براى احيا و مالكيت آنها
اذن عام صادر شده است.
امام
باقر 7 از رسول خدا 6 نقل مىكند كه فرمود:
[1]- در
مورد اينكه احيا موجب چه حقى براى احياكننده مىشود، آيا او مالك زمين مىشود و
زمين بدين وسيله از ملكحكومت اسلامى به ملك شخصى وى منتقل مىگردد و يا اينكه
احيا موجب پديد آمدن حق اولويت در زمين مىگردد و زمين همچنان به مالكيت حكومت اسلامى
باقى مىماند، ميان فقها اختلاف نظر وجود دارد و آنچه در متن گفته شد مطابق نظر
امام خمينى رحمه الله است؛ ر. ك. تحريرالوسيله، ج 2، ص
178
نام کتاب : کلیات فقه اسلامی نویسنده : علی نوری، علیرضا جلد : 1 صفحه : 161