البته
فقيه در عصر غيبت مىتواند از ولايتش استفاده كرده و شرايطى براى احياى اين گونه
زمينها قرار دهد و براى آن اذن عام، محدوديت درست كند. همچنين براى تصرف و احياى
زمين بايرى كه مالكش ناشناخته است، اذن خاص حاكم اسلامى لازم است.
شرايط احيا
شرايطى
براى احياكننده زمين مورد احيا وجود دارد كه عبارتند از:
الف-
احياكننده بايد به وسيله احيا، قصد مالكيت زمين را داشته باشد؛ بنابراين اگر در
زمين بايرى چاه آبى حفر كند تا در طول اقامتش در آنجا، فقط از آب آن استفاده
نمايد، مالك زمين نشده و استفاده از چاه ياد شده نيز بعد از كوچ وى از آنجا، براى
همه مباح خواهد بود. [2]
در لزوم
مسلمان بودن احياكننده، ميان فقها اختلاف نظر وجود دارد؛ فتواى عدّهاى از فقها از
جمله امام خمينى رحمه الله اين است كه كافر ذمى و ديگر كفار در سرزمينهاى خود به
وسيله احيا، مالك زمين مىشوند. [3]
ب- زمينى
كه احيا مىشود، قبلًا توسط كسى نشانگذارى (تحجير) نشده باشد و احيا كننده عملى
انجام دهد كه نشانگر اراده وى بر احيا و آبادانى آن باشد مانند سنگ چينى و يا
خاكريزى دور زمين، و يا اينكه شروع به آباد كردن زمين كند. [4]
گفتنى است
مالكيت زمين به واسطه احيا، نشانگر احترامى است كه اسلام براى كار و مالكيت فردى
دارد؛ به گونهاى كه احيا را منشأ مالكيت دانسته است و از اين راه، افراد را به
كار و تلاش تشويق نموده تا زمين خدا آباد گردد و مردم از منافع آن بهرهمند شوند؛
به ويژه اينكه كشت و زرع، درختكارى و آباد كردن زمين مستحب شمرده شده است.