نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 152
يك قيام فردى ديگر نيز در تاريخ ثبت شده
است. نقل شده كه مردى از قبيله بكر بن وائل به نام جابر كه در مجلس يزيد حاضر بود،
هنگامى كه متوجّه شد سر پسر دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در برابر ابن
زياد قرار دارد برخاست و خطاب به يزيد گفت: «به خدا سوگند با خود عهد مىكنم اگر
ده تن از مسلمانان را بيابم كه عليه تو بپا خاستهاند، با آنان قيام كنم. [1]
2- 2- قيام مدينه:
اين انقلاب از رويدادهاى سال 63 هجرى
است كه مردم مدينهطى آن در آن شهر قيام كردند و عامل يزيد بن معاويه، يعنى عثمان
بن محمد بن ابىسفيان را بيرون راندند؛ و در داستان مفصلى كه به واقعه دردناك
حَرّه به دست مسلم بن عقبه مُرّى منتهى شد، خواستار خلع يزيد شدند. وى براى سه روز
مدينه را مباح كرد و شمار زيادى از ساكنانش را كشت و چهار هزار تن از آنان را
تبعيد كرد. تا آنجا كه ابن مُرّى ملعون، «مسرف» لقب گرفت. اين فاجعه نيز در
انگيزش و شعلهور ساختن احساسات مردم عليه حكومت بنى اميه تأثيرى بسزا داشت.
دلايل چندى موجب شعلهور شدن آتش اين
انقلاب گشت كه مهمترينشان شهادت امام حسين عليه السلام بود. زينب، دختر على عليه
السلام، پس از رسيدن به كوفه با جدّيت هر چه تمام دست به كار انقلاب و آماده سازى
دلها براى اين كار و انگيزش مردم مدينه عليه حكومت يزيد گرديد. به طورى كه حاكم
وقت مدينه، عمرو بن سعيد اشدق، از گسستن رشته امور و شورش مردم بر يزيد شكايت كرد؛
و او در پاسخ نوشت كه زينب را از مردم جدا نگهدارد. [2]
3- 2- قيام توابين:
اين قيام صرفاً بازتاب قيام امام حسين
عليه السلام بود؛ و جز تأثّر از اين قيام نشان ديگرى در آن به چشم نمىخورد. آنچه
موجب برپايى آن گشت احساس گناه و پشيمانى و افسوس خوردن مردم به خاطر يارى نكردن
امام حسين عليه السلام بود؛ و انقلابيون ديدند كه ننگ و گناهشان جز با كشتن قاتلان
حسين عليه السلام يا كشته شدن در اين راه پاك نمىشود. رهبر اين قيام سليمان بن
صُرد خزاعى بود. وى پس از عاشورا در سال 61 ه.
[1] - حياة الامام الحسين بن على عليه
السلام، ج 3، ص 342، به نقل از مرآة الزمان فى تواريخ الاعيان، ص 98.