نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 226
چنانچه شما ما را يارى نكنيد و به ما
انصاف ندهيد ستمكاران بر شما نيرو گيرند و دست به كار خاموش ساختن نور پيامبرتان
گردند. خداوند ما را بس است بر او توكل مىكنيم به سوى او باز مىگرديم و بازگشت
به سوى اوست. [1]
4- 1- احتجاج امام
با معاويه و بنىاميه
پايبندى امام حسين عليه السلام به صلح و
متاركه جنگ، آن حضرت را از اعلام اعتراضهاى پياپى عليه معاويه و عليه نقض شرايط
صلح از سوى او و نيز احتجاج پى در پى عليه كارگزاران وى كه از اسلام منحرف گشته و
دست ستم بر امّت گشوده بودند باز نداشت.
يكى از جامعترين احتجاجهاى امام عليه
السلام عليه معاويه نامهاى است كه در پاسخ نامه معاويه نوشته است. معاويه در اين
نامه امام عليه السلام را به رعايت صلح فرا خوانده و ايشان را از سرانجام فتنه و-
به گمان خودش- ايجاد تفرقه ميان امّت بر حذر داشته است؛ و امام عليه السلام چنين
پاسخ دادهاند:
... اما بعد، نامهات به من رسيد.
يادآور شدهاى، از من به تو اخبارى رسيده است كه آنها را بر من نمىپسندى؛ و من
در نزد تو شايسته جز آنها هستم، و خداوند است كه به نيكى رهنمون شده و توفيق
رسيدن به آنها را مىدهد.
اما اين كه يادآور شدهاى چيزهايى
شنيدهاى، اينها گزارش چاپلوسان و سخنچينان است وگرنه من نه با تو سرجنگ دارم و
نه قصد مخالفت، به خدا سوگند در ترك اين كار (جنگ با تو) از خداوند مىترسم و گمان
ندارم خداوند راضى باشد كه من آن را وانهم؛ و عذرم را در اين كار بپذيرد. بى آن كه
نزد تو و ديگر ستمگران ملحد حزب ستمكاران و دوستان شيطان عذرى داشته باشم.
آيا تو نبودى كه حجر بن عدى كندى و
نمازگزاران عابدى را كه با ستم مخالفت مىورزيدند و بدعتها را گران مىشمردند و
در راه خدا از هيچ سرزنشى نمىترسيدند كشتى؟ تو آنان را در حالى از روى ستم كشتى
كه پيشتر براى آنان سوگندهاى سخت