نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 258
بدون شك كسى كه اندك شناختى درباره
شخصيت، ايستادگى و آگاهى سيدالشهدا به روزگار و اهل روزگارش، به ويژه معاويه و
يزيد، داشته باشد، نيازى به تحقيق درباره صحت و سند اين روايت نمىبيند.
با وجود اين در اينجا مىگوييم: ابن
عساكر تنها كسى است كه روايت ياد شده را به طور مرسل نقل كرده است و حتى يك شاهد
هر چند باخبرى ضعيف هم نياورده است.
داستان جنگ قستنطنيه را ابن اثير
(الكامل فى التاريخ) در حوادث سال 49 اين گونه نقل كرده است: «در اين سال، و گفته
شده است كه در سال پنجاه، معاويه سپاهى انبوه را به جنگ با سرزمين روم فرستاد و
سفيان بن عوف را فرمانده آنان ساخت و به پسرش يزيد دستور داد كه همراهشانبه جنگ
برود، اما او كاهلى كرد و عذر آورد و پدرش از او دست برداشت. مردم در اين جنگ
گرفتار گرسنگى و بيمارى شديد شدند و يزيد چنين سرود:
ما إنْ
أُبالى بِما لا قَتْ جُمُوعُهُمْ بِالفَرْقَدُونَةِ مِنْ حُمَّى و من
مُومِ
إذا اتكَأتُ
عَلى الانماط مرتفعا بِدَيْرِ مرانَ عندى ام كلثومِ
از حصبه و تبى كه گروههايشان در
فرقدونه بدان مبتلا شدند مرا چه باك
و حال كه در «دير مران» بر سريرها تكيه
داده باشم و ام كلثوم نزدم باشد.
معاويه از شعر او آگاه شد و سوگند خورد
كه او بايد در سرزمين روم به سفيان بپيوندد تا هر چه به مردم رسيده است به او نيز
برسد؛ يزيد با گروهى كه پدرش با وى همراه ساخت حركت كرد. پسر عباس، پسر عمر، پسر
زبير و ابوايوب انصارى و ديگران و عبدالعزيز بن زراره كلابى نيز در اين سپاه بودند
... سپس يزيد همراه سپاه به شام بازگشت؛ و ابوايوب انصارى در قستنطنيه درگذشت و
نزديك حصارش به خاك سپرده شد. [1]
بنابر اين قدر متيقّن از متن ابن اثير
اين است كه يزيد فرمانده و امير اين سپاه نبوده است و امام حسين عليه السلام در
ميان شركت كنندگان در اين جنگ حضور نداشته است!
طبرى در تاريخش بر عدم حضور امام حسين
عليه السلام در اين جنگ تأكيد مىورزد، گرچه مدعى است كه فرماندهى سپاه با يزيد
بوده است. او مىگويد: در اين سال جنگ يزيد بن