نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 364
اديب و شاعر عرب مورد اعتمادش نقل
مىكند و اين شخص مورد اعتماد در مجموعهاى منسوب به فاضل اديب، مقرى، بدان دست
يافته و از آنجا نقل كرده است.
روايت چنين است: «عبدالله بن سنان كوفى
از پدرش، از جدش نقل مىكند كه گفت:
هنگامى كه حسين عليه السلام در مدينه
بود با نامهاى از اهل كوفه نزد او رفتم. پس از آن كه نامه را خواند و بر مضمونش
آگاهى يافت گفت: سه روز منتظر من باش. در مدينه ماندم و سپس هنگامى كه آهنگ رفتن
به عراق داشت نزدش رفتم و با خودم گفتم مىروم و مىبينم كه مهتر حجاز چگونه سوار
مىشود و چه جلال و مقامى دارد ...» [1] آنگاه راوى به نقل اينكه چگونه بنىهاشم
محرمهايشان را از زن و فرزند امام حسين عليه السلام بر كجاوهها سوار كردند و سپس
خود امام و بنىهاشم چگونه سوار شدند مىپردازد.
اين روايت- بر فرض درستىاش (كه چنين
نيست) [2]- تنها روايتى است كه از رسيدن نامههاى اهل كوفه به امام، در دوران پس
از خوددارى از بيعت با يزيد، پس از مرگ معاويه يا يك روز پيش از آن خبر مىدهد.
بدون شك اين نامه در شمار آن دسته از
نامههايى است كه كوفيان پيش از آگاهى از مرگ معاويه براى امام عليه السلام
نوشتند. چرا كه خبر مرگ معاويه- بر پايه شواهد گوناگون تاريخى- هنگامى به كوفيان
رسيد كه امام عليه السلام وارد مكّه مكرمه شد، يا در مسير راه بود.
از همه آنچه در اين قضيه گفتيم نتيجه
مىگيريم: هنگامى كه امام عليه السلام در مدينه بود- در فاصله ميان اعلام خوددارى
از بيعت با يزيد تا خروج از آن شهر- هيچ نامهاى كه حاكى از آگاهى كوفيان از مرگ
معاويه و دعوت از امام نزد خودشان باشد، به ايشان نرسيد؛ و همين طور از مكّه و يا
هيچ شهر ديگرى.
در آستانه مكّه
مكرمه
روايت الفتوح مسير حركت امام حسين عليه
السلام با كاروان شهادت را از مدينه تا اطراف مكّه و جايى كه كوههاى شهر ديده
مىشود دنبال مىكند و مىگويد: و رفت تا به مكّه