responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 587

1/18 و 19.
[4] ــ تاج العروس 1/62.
[5] ــ الفهرست (الندیم) 49.
[6] ــ المزهر 2/401.*

 

دیگر منابع: بغیة الوعاة 2/232 البیان و التبیین 4/23 طبقات النحویین و اللغویین 157 الجامع لاحکام القرآن 16/201 تهذیب الکمال 8/332 و 10/335 وفیات الاعیان 2/248 سیر اعلام النبلاء 9/496 لسان المیزان 3/294 تاریخ التراث العربی 8/1/57 کشف الظنون 1/722 هدیة العارفین 1/802 لسان العرب 4/553 معجم البلدان 5/391 الصحاح 2/805.

عمرو ـ نیشابوری (م حدود 270هـ )

 

ابوحفص عمرو بن سلم نیشابوری حدّاد.

 

نام او را عمر، و نام پدرش را سلمه و مسلم نیز آورده اند. وی اهل روستای کورد آباد نیشابور بود و در شمار بزرگان صوفیه و مصاحب عبیدالله ابیوردی و علی نصرآبادی دانسته شده و از زهد او تعریف کرده اند.1 او از حفص بن عبدالرحمان روایت کرده و افرادی چون ابوعثمان سعید حیری، احمد بن حمدان و حمدون قصار از او روایت کرده اند.2 ابوحفص در سال 270هـ یا چند سال پیش از آن درگذشت.3 الندیم از ابوحفص حداد نام برده و کتاب الجاروف فی تکافؤ الادله را اثر او می داند،4 اما اینکه آیا مقصود وی همان عمرو بن سلم است، تردید جدی وجود دارد، زیرا الندیم او را معتزلی و از «بدعیه» می داند، اما عمرو بن سلم نیشابوری که او هم ابوحفص حداد شهرت دارد، معتزلی نیست و از صوفیه به شمار می رود. به علاوه، چنین تألیفی را در منابع دیگر به نیشابوری نسبت نداده اند.

پی نوشت ها

 


[1] ـ طبقات الصوفیه 115.
[2] ــ سیر اعلام النبلاء 12/510.
[3] ــ طبقات الصوفیه 116 المنتظم 12/204.
[4] ــ الفهرست 216.*

دیگر منابع: تاریخ بغداد 12/221 حلیة الاولیاء 10/230 النجوم الزاهره 3/41 الانساب 2/182 دایرة المعارف بزرگ اسلامی 5/372.

عمرو ـ واسطی (م نیمه دوم قرن دوم هجری)

 

ابوخالد عمرو بن خالد واسطی قرشی کوفی همدانی، وابسته به بنی هاشم.

در اصل همدانی1 و یا کوفی بود2 و در کنار مسجد سماک کوفه3 و در همسایگی وکیع سکونت داشت، ولی بعداً از کوفه رفت و در واسط ساکن شد.4 او از شاگردان5 و راویان امام باقر(علیه السلام)6 و از راویان مشترک بین شیعه و اهل سنت می باشد. اهل سنت ابوخالد را کذّاب، غیر موثق، متروک الحدیث و جاعل حدیث توصیف کرده و حتی گفته اند که کاغذهایی را از داروفروشی ها که دارو در آنها می پیچیدند، می خرید و از آنها روایت می کرد. در علت مهاجرت او از کوفه نیز گفته اند که حدیث جعل می کرد و وقتی دیگران متوجه شدند، به ناچار واسط را ترک کرد.7 اما علمای امامیه، برخی عمرو بن خالد را از رؤسای زیدیه8 و از فرقه بتریّه9 ، از زیدیه یا بزرگ گروه سرحوبیه10 و حتی از اهل سنت که میل و محبت شدیدی به اهل بیت(علیهم السلام)داشت،11 به شمار آورده اند. یکی از دلایل اتهام وی به زیدیه، روایتی است که او از ابوجارود، بنیانگذار فرقه زیدیه جارودیه نقل کرده و گفته است که نزد امام باقر(علیه السلام)نشسته بودم و زید بن علی(علیه السلام)به سوی ایشان آمد. چون نظر امام به ایشان افتاد، فرمود: این آقای اهل بیت من و طالب خون ها و انتقام گیرنده آنهاست. اما با همه این اقوال و اختلافات در مورد عمرو، ابن فضال او را توثیق کرده است12 و بعضی با اعتماد بر این توثیق، قبول وثاقت وی را لازم می دانند.13 از آن گذشته، الندیم او را از فقهای شیعه دانسته است14 که روشن می شود ابوخالد از اهل سنت نمی باشد. دیگر اینکه عمرو روایتی از زید بن علی نقل می کند که گفت: در هر زمانی خداوند مردی از ما اهل بیت را حجت بر خلقش قرار می دهد و حجت خدا در زمان ما پسر برادرم جعفر بن محمد امام صادق(علیه السلام)است، پیرو او گمراه نمی شود و مخالفش هدایت نمی یابد. پس با استناد به این روایت، ابوخالد را باید شیعه دوازده امامی و به شهادت ابن فضال او را موثق دانست.15 وی علاوه بر امام باقر(علیه السلام)از گروهی چون زید بن علی، ابوحمزه ثمالی، سفیان بن خالد،16 سفیان ثوری، ابوهاشم رمانی، حبیب بن ابی ثابت و سعید بن زید بن عقبه فزاری روایت نقل کرده و روایت او از زید یک نوشته است.17 ابوخالد از امام صادق(علیه السلام) هم روایت دارد.18

 

افرادی همچون محمد بن سنان، حسین بن علوان، ابان بن عثمان،19 اسرائیل بن یونس، اسماعیل بن عیاش، ابراهیم بن زیاد طائی کوفی و ابراهیم بن هراسه شیبانی از راویان عمرو بن خالد می باشند.20 ابوخالد کتاب بزرگی داشته که نصر بن مزاحم منقری آن را گزارش نموده است.21 تاریخ درگذشت او به طور قطع مشخص نیست، ولی بعضی وفاتش را پس از 120هـ دانسته اند22 و ذهبی او را

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 1  صفحه : 587
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست