نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 271
بزرگان آن شهرها چون ابونصر حسن بن عبداللّه لواحد شیرازی، عبداللّه لغافر فارسی و دیگران حدیث شنید. ترجمه نویسان اهل سنت وی را مردی فاضل، حافظ و راوی حدیث و مدرس توصیف کرده اند. او در اواخر عمر خویش ساکن اصفهان گردید و به نقل حدیث پرداخت. ابوعبداللّه حسین بن عبداللّه لملک خلال، ابوالحسن معمّربن اسماعیل مدینی، ابونصر محمدبن ابی الرجاء صائغ و عده ای دیگر از شاگردان وی به شمار می آمدند. 2 او به اعتراف خودش تابع هیچ یک از مذاهب اهل سنت نبود، ولی در مقام بحث، مذهب شافعی را بر دیگر مذاهب ترجیح می داد. کتاب مسند الصحیحین یا الجمع بین الصحیحین از آثار او می باشد. 3 سرانجام وی در سال 466ه4 یا 468ه در اطراف اهواز درگذشت. 5
پی نوشت ها
[1] ـ معجم البلدان 2 / 197. 2 ـ الانساب 2 / 141 و 5 / 151؛ تذکرة الحفاظ 4 / 1235؛ التحبیر فی معجم الکبیر 2 / 311. 3 ـ تاریخ الاسلام 31 / 208. 4 ـ اللّباب 3 / 138. 5 ـ سیر اعلام النبلاء 18 / 409.
ابوحفص از اهالی نیشابور بود1 و در جوانی به خدمت امیرابوالفضل میکالی (عالم و امیر نیشابور متوفای 436ه) درآمد و از محضر او استفاده فراوان برد. مطوّعی از نظر سن جوان و از حیث عقل و هوش توانا و از فضلا و شعرای زبردست و از ادبای برجسته به شمار می آمد. اشعار او دارای معانی بدیع و ظرافت و ملاحت بسیاری بود. او کتابی به نام دُرج الغرر و دُرج الدرر درباره زیبایی ها و محاسن نظم و نثر میکائی تألیف نمود؛ سپس کتاب حمد من اسمه احمد را در مقابل کتاب فضل من اسمه الفضل ثعالبی به رشته تحریر درآورد. 2 اثر دیگر او اجناس التجنیس می باشد. تاریخ دقیق و محل وفات او مشخص نیست، ولی مرگ او را حدود سال 440ه دانسته اند. 3
پی نوشت ها
[1] ـ الاعلام 5 / 55. 2 ـ یتیمة الدهر 4 / 500. 3 ـ معجم المؤلفین 7 / 302.
دیگر منابع: المنتخب من السیاق 461؛ طبقات الشافعیة الکبری 5 / 304 و 363؛ لغت نامه 10 / 14427.
عبداللّه لعلی باقری
عمر ـ هوزنی
عمر ـ هوزنی (392 ـ 460ه)
ابوحفص عمربن حسن بن عبداللّه لرحمان هوزنی اشبیلی.
او در سال 392ه دیده به جهان گشود. 1 وی اهل هوزن از توابع شهر اشبیلّیه (در اندلس) بود. در ابتدای تحصیل علم از بزرگ شهر خود قاضی ابوعبداللّه باجی حدیث شنید؛ سپس برای کسب دانش بیشتر به صقلیّه اندلس و مصر سفر کرد و از استادان آنجا چون ابومحمدبن ولید مالکی، ابوالقاسم بن عصفور و دیگران علم فقه آموخت. در سال 444ه برای انجام اعمال حج عازم سفر مکه شد و بین راه کتاب صحیح بخاری را فرا گرفت و السنن تِرمِذی را روایت کرد؛ سپس به مُرسیه (از شهرهای اندلس) برگشت و ساکن آنجا گردید. رجال نویسان اهل سنت وی را مردی فاضل، فهیم، استاد و صاحب نظر در علوم گوناگون همچون ادبیات، شعر، نثر، حدیث و فقه توصیف کرده اند. در شام و عراق نیز از او با احترام یاد می شد. 2 فرزندش ابوالقاسم حسن هوزنی، ابومحمدبن ابی جعفر فقیه و تعداد بی شماری از دانش پژوهان اندلس از شاگردان وی محسوب می شدند. 3 قبل از آنکه المعتضدبا صاحب قدرت گردد، بین او و هوزنی رابطه دوستی برقرار بود، ولی بعد از حاکم گردیدن معتضد بر اندلس، هوزنی از وی هراس داشت. در سال 456ه که اندلس مورد هجوم لشکر روم قرار گرفت، او در ضمن قطعه شعری، معتضد را برای نبرد با رومیان ترغیب نمود و برای محل سکونت خود از وی نظرخواهی کرد. بدین سبب معتضد کینه او را به دل گرفت، ولی آن را اظهار نمی نمود و از وی برای سکونت در اشبیلیه که پایتخت بود دعوت کرد، به ناچار هوزنی در سال 458ه ساکن آنجا گردید4 و به روش مذهب مالکی فتوا می داد. 5 قصیده ای در آداب شعر، عقائد اهل السنّه6 و شرح الجامع الصحیح البخاری7 آثار او می باشد. سرانجام معتمد در ماه ربیع الاول در سال 460ه وی را به قصرش در اشبیلیه احضار کرد و شبانه در حال مستی به دست خود، او را به قتل رسانید؛ سپس بدن وی را بدون غسل و کفن و نماز با لباسش در قصر خود به خاک سپرد. 8
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 271