فرمود: (يَتْلُوا
صُحُفاً مُطَهَّرَةً فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ 3/
البيّنه) (پيامبر 6 صحيفه و كتابهاى پاك شده از دروغ و
غلط و اختلاف را تلاوت مىكند و در آنها نبشتهها و فرامين ارزشمند پاينده قرار
دارد).
يكى از معجزات اين كتاب اينست كه با كمى حجم، متضمّن و در بردارنده
معانى فراوانى است، بطوريكه خردها و انديشههاى بشرى از شمارش آن فوائد و معانى
قاصر و دست افزارهاى نويسندگى دنيائى نيز در اداى انجامش نارسا[1]
چنانكه خداى تعالى بر اين امر آگاهى مىدهد كه (وَ
لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ
بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ
حَكِيمٌ- 27/ لقمان).
(هر گاه آنچه از درختان در زمين است قلم شود، و آب دريا را هفت درياى
ديگر بصورت مركّب براى نوشتن كلمات خداى يارى رساند سخنان خداى را كه پايان ناپذير
است نتوانند نوشت، كه همانا خداى، توانائى است دانا و حكيم).
در كتاب (الذّريعة الى مكارم الشريعة) اشاره كردم كه قرآن هر چند كه
ناظرين سطحى نگر را نيز از نورى كه به آنها مىتاباند و سودى كه سزاوار آنست
بهرهمندشان خواهد ساخت، زيرا قرآن:
كالبدر من حيث التفتّ رأيته
يهدى إلى عينيك نورا ثاقبا
كالشّمس فى كبد السّماء و ضوؤها
يغشى البلاد مشارقا و مغاربا
قرآن (همچون قمر در پانزدهم ماه است، زمانى كه به او بنگرى او را
مىبينى كه نورى تابان به چشمانت مىرساند و همچون خورشيدى است كه در ميانه آسمان
نورش شرق و غرب عالم را فرا مىگيرد).
ولى محاسن انوار قرآن را نمىفهمند مگر ديدگان روشن و با بصيرت، و
ميوههاى پاك بوستان آنرا نمىچيند مگر دستان پاك، و به بهرهمندى از شفاء