: البَتْك يعنى بريدن و قطع كردن،
معناى اين واژه با معنى كلمه- البتّ- نزديك است با اين تفاوت كه- بتك- در بريدن
موى و اعضاء بدن بكار مىرود، چنانكه مىگويند:
بَتَكَ شعره و أذنه- يعنى موى و گوشش را بريد.
خداى تعالى فرمايد: (فَلَيُبَتِّكُنَ آذانَ الْأَنْعامِ- 119/ نساء) (مشركين و
كفّار با اغواء شيطان نفس، گوش شتران را چاك مىدادند تا ناقص و حرام شود).
و عبارت- سيف بَاتِك- شمشير تيز و برنده اعضاء و- بَتَّكْتُ الشّعر- مقدارى از مويش را بريدم، و-
البِتْكَة- تكّه ربوده شده و كنده شده، كه جمعش-
بِتَكٌ- است، شاعر گويد:
طارت و فى يدها من ريشها بتك
(پرواز كرد در حاليكه مقدارى از پرهايش در
بالهايش بود).
امّا واژه- البتّ- در بريدن ريسمان و مفصل و پيوستگى بكار مىرود.
گفتهاند: طلّقت المرأة بتّة و بتلة (پيوستگى و وصلت آن را قطع كردم
و طلاقش دادم)[1].
و بتّ الحكم بينهما- ميانشان حكم و داورى را فيصله دادم و قطع كردم،
در حديثى از پيامبر 6 روايت شده است كه
«لا صيام لمن لم يبتّ الصّوم من اللّيل».
(كسى كه از شب قبل روزه گرفتن خود را با نيّت و قصد قطعى نكند
روزهاى براى
[1] البت- همان كلمه- البته- است كه در فارسى بكار مىرود و معنى
عبارت فوق، طلاق بائن است و آن طلاقى است كه مرد ديگر نمىتواند طلاق را رجوع كند
مگر اينكه با شرايطى كه در فقه گفته شده مجدّدا او را عقد كند ذكر اين مسئله در
احاديث تكرار و بيان شده است.