responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 309

بَلاغَة (منظور بلاغت در سخن است كه صنعتى است ادبى) بر دو گونه است:

اوّل- اينكه چيزى به ذات خود بليغ باشد كه بايد داراى سه وصف و حالت باشد:

1- از نظر زبان و لغت، صواب و نيكو باشد.

2- مطابقت با معنى مورد نظر و مقصد داشته باشد.

3- سخن در واقع راست و مطابق حقيقت باشد.

و اگر هر يك از اين سه شرط در آن نباشد از نظر بلاغت آن سخن ناقص است.

دوّم- سخن به اعتبار گوينده و شنونده و مفهوم بليغ و رسا باشد، يعنى گوينده مقصودى و امرى را در نظر داشته باشد و با وجهى نيكو و شايسته آن را ايراد كند بطوريكه مورد قبول و پذيرش طرف سخن يا وافى بهدف سخن باشد.

ولى در اين آيه كه خداى تعالى گويد: (وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغاً[1]- 63/ نساء) تعبير و حمل آن با دو معنى صحيح است اوّل- اين معنى است كه مى‌گويد: به ايشان بگوى اگر آنچه را كه در دلهاتان داريد آشكار كنيد كشته مى‌شويد و تعبير ديگر مى‌گويد آنها را به عواقب زيانبارى كه بايشان مى‌رسد آگاهشان كن و بيمشان ده كه اشاره‌اى است به بعضى از آنچه عموم لفظ و كلّى آيه اقتضاى آن را دارد.

بلغة- رزق و روزى و آنچه از زندگى به انسان مى‌رسد (بهره مادّى و معنوى عمر).

بلو

: كهنه شد، مى‌گويند: بَلِيَ‌ الثّوب‌ بَلًى‌ و بَلَاءً[2] يعنى آن جامه و لباس كهنه شد،


[1] مفسّرين در باره اين آيه كه راغب ; دو معنى براى آن در نظر گرفته است مى‌گويند: در لفظ آيه تقدّم و تأخّرى هست، يعنى آيه به بيان ديگر- و قل لهم قولا بليغا فى انفسهم- يعنى سخنى بايشان بگوى كه آن سخن در دلهاشان اثر كند و بجايى رسد و سخن بليغ و با تهديد به ايشان بگوى.

[2]- اصل واژه- بلاء، يبلو، بلاء- محبّت كردن و دوستى و تفضّل است كه گاهى اين محبّت در نظر انسان بليه‌اى نيكو و گاهى مكروه است و آيه( وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً) اشاره بهمان معناست،. زيرا تقاضاها و خواست‌ها و تمايلاتى كه ما بسويشان توجّه داريم و آنها را هدف قرار مى‌دهيم و در راه رسيدن بآنها تلاش مى‌كنيم و مورد محبّت ما هستند پس از ابتلاء به آن مى‌فهميم كه پاره‌اى از آنها بحال ما مفيد و قسمتى زيانبار شد. لذا در اين ابتلاء و آزمايش يا به نيكوتر مى‌رسيم و يا به مكروهاتى كه خود خواسته‌ايم، دچار مى‌شويم بنابراين جهان و همه پديده‌هايش آرايش و زينتى است كه براى ما ميدان آزمايش است كه همواره خود را در معرض آنها قرار مى‌دهيم و به گفته حافظ:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست