8/ قارعه) آيه (6/ قارعه) اشاره به افزونى و
كثرت در خيرات و نيكىهاست، امّا آيه (8/ قارعه) اشاره به كمى و كاستى خيرات است،
بايد دانست كه واژههاى- ثقيل و
خفيف- به دو صورت بكار مىرود:
اوّل- به روش سنجش و مقابله يعنى در ابتدا به چيزى ثقيل و خفيف گفته
نمىشود مگر اينكه با چيز ديگرى سنجيده شده و در نظر گرفته شود و لذا اگر به چيزى
تنها و بدون مقابله با چيز ديگر سنگين يا سبك گفته شود باعتبار چيز ديگرى است كه از
آن سنگينتر يا سبكتر است كه آنطور مىگويند و دو آيه اخير
ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ- و-
خَفَّتْ مَوازِينُهُ گفتهاند به همان اعتبار است كه گفته
شد.
دوّم- اينكه واژه ثقيل به اجسامى كه از بالا بپائين مىافتند اطلاق
مىشود مثل سنگ و كلوخ، و خفيف يا سبك آنهايى هستند كه از پايين به بالا مىروند
مثل آتش و دود، و فعل اثقل- يثقل- اثّقالا- از معنى اخير ثقيل است كه در آيه (اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ[1]- 38/ توبه) يعنى سر سنگينى و گران خيزى مىكنيد در معنى دوّم- ثقيل
آمده است.
[1] معنى آيه در باره مؤمنين است و مىفرمايد: چرا نمىخواهيد
كمال يابيد و صعود كنيد( ما
لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى
الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ
الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ- 38/ توبه) بطور وضوح مؤمنين را مخاطب ساخته مىگويد و با استفهام
انكارى كه عدم تحرّك و رشد آنها را با واژه پر آهنگ- اثَّاقَلْتُمْ- يعنى
گران خيزى، ناروا مىشمرد يعنى عدم فعّاليت و سر سنگينى در عمل دور از شأن مؤمنين
است، سپس معنويت و روح اين واژه را بلافاصله بيان مىنمايد كه آيا به حيات زود گذر
دنيا و متاع فناپذيرش بسنده كرديد و راضى شديد مگر نه اين است كه برخودارى از اين
جهان نسبت به آخرت متاعى و بهرهاى اندك است، به گفته شاعر: