responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 446

نام- حارث- را هم‌ حَبِط گفته‌اند زيرا با خوردن آن گياه مسموم شد و اولاد او را نيز حَبِطَات‌ ناميده‌اند (منظور حارث بن مازن بن مالك است كه در سفرى مبتلا ببيمارى آماس و ورم بدن شد- لس، 9/ 145).

حبك‌

: خداى تعالى گويد: وَ السَّماءِ ذاتِ‌ الْحُبُكِ‌- 7/ ذاريات) يعنى آسمانى كه داراى راههائى است، و لذا بعضى از مردم براى آسمان راههاى محسوسى بوسيله ستارگان و كهكشان تصوّر كرده‌اند و بعضى ديگر آنرا براههاى عقلانى كه بوسيله احساس و بصيرت و انديشه متصوّر است تعبير كرده‌اند باين مضمون اشاره خداى تعالى است كه:

الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً- 91/ آل عمران) (يعنى كسانى كه شب هنگام با همان بصيرت و احساس وقت شناسى از راه بصيرت و نگاه به آسمان براى قيام و عبادت زمان را برمى‌گزينند).

اصل ريشه حبك- يا از عبارت بعير مَحْبُوك‌ القرى- يعنى شتر قوى كه بشدّت نشخوار مى‌كند و غذا در دهانش بسرعت مى‌گردد و مى‌جود، است و يا از عبارت‌ احْتِبَاك‌- يعنى محكم دامن بكمر زدن، گرفته شده.

حبل‌

: الحَبْل‌ معروف است (ريسمان و طناب) خداى عزّ و جلّ گويد: فِي جِيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ- 5/ مسد)، كه:

حَبْل‌ الوريد و حَبْل‌ العاتق- يعنى رگ گردن و وتر گردن بآن تشبيه شده است و همچنين- الحَبْل‌ المستطيل- جادّه و راه پيوسته شنى.

و براى وصل كردن و پيوستن به هر چيزى كه بايستى بآن رسيده شود واژه- حبل- بصورت استعاره بكار رفته است.

چنانكه در آيه‌ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً[1]- 103/ آل عمران).


[1] واژه اعتصام در آيات ديگر قرآن بدون ذكر حبل بكار رفته است در آيات‌ وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ‌- 146/ نساء) و فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ‌- 170/ نساء) و وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌- 101/ آل عمران) و وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ‌- 78/ حجّ).

اعتصام بخدا در اين آيات همان با خدا بودن يعنى با ياد او بودن است كه وسيله دور شدن از گناهان و به راه مستقيم هدايت شدن مى‌باشد زيرا واژه- اعتصام از- عصم- يعصم- عصمه- يعنى در گناه نيفتادن، و بازماندن از آن است و نيز اعتصام يعنى پناه بردن و بياد خدا بودن و ابن منظور حبل را- رباط- يعنى وسيله ارتباط مى‌داند.

شيخ طريحى مى‌نويسد: اعتصام بحبل اللّه- پيروى از قرآن و ترك تفرقه و جدا سرى است چنانكه پيامبر6 فرموده« القرآن حبل اللّه المتين» واژه حبل بصورت استعاره براى اينست كه تمسّك بقرآن سبب نجات از تباهى و هلاكت است همانطور كه ريسمان سبب رها شدن و دور شدن از خطر است. و در حديثى ديگر در وصف قرآن آمده است كه« هو حبل ممدود من السّماء الى الارض» يعنى نور هدايت كننده. و اعراب نور ممدود و پيوسته را به حبل و خيط تشبيه مى‌كنند و در حديثى ديگر« هو حبل اللّه المتين» كه در همان معنى نور است، ازهرى مى‌گويد: ابو العبّاس مبرّد در حديثيكه پيامبر6 فرموده است:

( اوصيكم بكتاب اللّه و عترتى احدهما اعظم من الآخر و هو كتاب اللّه حبل الممدود من السّماء الى الارض) حبل در اين حديث يعنى نور ممدود و پيوسته، و نيز در معنى پيوستن بكتاب خداى عزّ و جلّ، هر چند كه قرآن از زمين تلاوت و نسخه بردارى و نوشته مى‌شود امّا از معنى حبل ممدود، در باره كتاب خدا مى‌فهميم يعنى نورى كه هدايت كننده بسوى او است و اعراب نور ممدود و پيوسته را بحبل و خيط يعنى ريسمان تشبيه مى‌كنند خداى گويد: حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ- 187/ بقره) خيط ابيض همان نور صبح است و خيط اسود غير اوست يعنى سياهى پس منظور تشخيص سفيدى صبح از سياهى شبست از اين رو بريسمان سياه و سفيد توصيف شده است.( تهذيب اللّغه 5/ 80- لس 111/ 137- مجمع البحرين 5/ 346).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 446
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست