responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 523

إيمانك-»[1].

يعنى: هر حقّى داراى حقيقتى است چه چيزى از حقّ بودن دعوى تو بر ايمان خبر مى‌دهد؟

فلان يحمى حقيقة- يعنى او حقيقتش را و آنچه كه شايسته حمايت است‌


[1] ابو جعفر محمّد بن يعقوب اسحق كلينى متوّفى سال 329 ه به نقل از امام صادق( ع) مى‌نويسد: رسول خدا بحارثه بن مالك بن نعمان انصارى فرمود چگونه‌اى؟

گفت: يا رسول اللّه به درستى و حقّ مؤمنم، پيامبر فرمود:« لكلّ حقّ حَقِيقَة و ما حقيقة ايمانك» يعنى هر حقّى حقيقتى دارد، حقيقت گفتار تو چيست؟

گفت: دلم از دنيا بر كنده شده، شب بيدار و روز گرم را به تشنگى مى‌گذارم( كنايه از روزه بودن است) گويا عرش پروردگار را مى‌بينم كه براى رسيدن بحساب بر پا داشته‌اند، گويا بهشتيان را در حال ديدن يكديگر و دوزخيان را در حال مويه و زارى كردن مى‌بينم.

پيامبر6 فرمود: حارثه بنده‌اى است كه خدا دلش را روشن كرده.

گفت: اى رسول خدا از خدا بخواه كه بمن شهادت را در همراهى تو روزيم كند.

فرمود: خدايا شهادت را روزى حارثه كن، پس از چند روزى بجنگى رفت و بعد از كشتن 8 و 9 نفر بشهادت رسيد.

كاتب واقدى در طبقات الكبرى در شرح حال حارثه مى‌نويسد او از ياران جان فداى پيامبر6 بود و خانه‌اش را پس از ازدواج على با فاطمه در محلّه نجار مدينه در اختيار آنها گذاشت تا در مجاورت پيامبر باشد.

جلال الدّين محمّد مولوى حديث فوق و گفتگوى حارثه و پيامبر6 را بنام زيد كه نامى مورد مثل در زبان عربى است چنين بيان مى‌كند و مى‌گويد:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 523
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست