حَمَّلْتُهُ كذا
فَتَحَمَّلُهُ و حَمَّلْتُ عليه كذا فَتَحَمَّلَهُ و
احْتَمَلَهُ و حَمَلَهُ- يعنى: (بارش كردم سپس آنرا
تحمّل كرد، و برداشت و بر او تحميل كردم، تحمّل كرد آنرا، حمل كرد و بر آن صبر كرد
و حملش كرد).
خداى تعالى گويد: (فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً- 17/ رعد) سپس سيلاب
كفهاى جمع شده را بر سطح خود ظاهر كرد و برداشت).
و (حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ- 11/ حاقه) (شما را در كشتى، روانه و حمل كرديم).
و (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما
حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ-
54/ نور).
(اگر روى برگردانيد، بر او همان تكليفى است كه بر وى نهاده شده و بر
شما همان تكليفى است كه بر شما نهاده شده است.
حَمْل و حِمْل معنى واحدى دارد كه در اشياء زيادى لفظش در نظر گرفته
شده و در لفظ و فعل با يكديگر مساويند ولى در مصدرها مختلف.
حِمْل- بارهاى سنگين ظاهرى كه بر پشت حمل
مىشود- امّا حَمْل- بارهايى است كه در شكم است مانند فرزند
در رحم مادر و به همين تشبيه وجود آب در ابر و ميوه بر درخت را نيز شباهت باردارى
زنان حامله- حمل گفتهاند.
خداى تعالى گويد: (وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ
إِلى حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ
شَيْءٌ- 18/ فاطر).
(و اگر كسى را براى برداشتن بار گران گناهان خود بخواند هيچ چيز از
آن را برنگيرند و برندارند).
واژه- حمل در معنى برداشتن بارهاى سنگين و برداشتن نامه و همچنين
برداشتن بار گناه به كار مىرود.
مىگويند- حَمَلْتُ
الثّقل و الرّسالة و الوزر حَمْلًا.