responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 594

سخن گر چه با واقع سخن درست است امّا با نيّات و علم واقعى آنها و باطن آنها برابر نبوده پس خرص، و دروغ است).

چنانكه در باره منافقين خداى عزّ و جلّ گويد:

(إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ‌- 1/ منافقون).

يا اظهار دوستى كردن و تعريف كردن از كسى به منظورى غير از آنچه كه اظهار مى‌شود هر چند كه تعريف با واقع برابر باشد).

خرط

: خداى تعالى گويد: (سَنَسِمُهُ عَلَى‌ الْخُرْطُومِ‌- 16/ قلم).

يعنى همواره عار و ننگ ملازم و همراه اوست و با اوست به طورى كه از او جدا نشود، در اصطلاحى مى‌گويند:

جدعت أنفه- يعنى بينى او بريده شد، خُرْطُوم‌ همان بينى فيل است و بخاطر زشت بودنش خرطوم ناميده شده.

خرق‌

: خَرْق‌ يعنى پاره شدن و بريدن چيزى بر روش فساد، و تباهى و بدون انديشه و تفكّر.

خداى تعالى گويد: (أَ خَرَقْتَها لِتُغْرِقَ أَهْلَها- 71/ كهف).

(موسى بدوست و همراهش مى‌گويد: تو كشتى را شكستى تا غرقشان كنى كارى خطير انجام دادى، او در جواب گفت: نگفتم تو با من صبر و شكيبائى نتوانى داشت).

پس- خرق- يعنى شكستن كه ضد- خلق- يعنى ايجاد كردن است زيرا- خلق- آفريدن از روى حساب و اندازه و ارزش و مدار است ولى- خرق- بدون اندازه و ارزش يعنى بى‌رويّه.

خداى تعالى گويد: (وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ‌- 100/ انعام).

يعنى: از راه و روش بيمورد و بيحساب چنان حكم كردند و به اعتبار معنى بريدن در واژه- خرق مى‌گويند.

خَرَقَ‌ الثّوب و خَرَّقَهُ‌- يعنى جامه و پارچه را بريد و آنرا پاره كرد.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 594
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست