22- ابو احمد عسكرى اهوازى- صاحب بن عباد
دوستى او را غنيمت مىشمرد، كتابش (التّصحيف و التّحريف- كتاب الزّواجر و المواعظ،
كتاب الحكم و الامثال) متوفّى 382 ه.
23- ابو منصور ازهرى لغوى هراتى شافعى كه كتاب تهذيب اللّغه و از
كتابهاى كم نظير در لغت است كه در 15 جلد طبع و نشر يافته است وفاتش 370 ه.
24- ابن فارس- صاحب المجمل در لغت و مقائيس اللّغه كه تنها كتابى است
در ريشه شناسى لغات، و كتاب- نقد الشّعر- كتاب الثّلاثة كه مثل كتاب ثلاثه قطرب
است يعنى كلماتى كه با سه حركت خوانده مىشود مثل سهام با فتحه و ضمّه و كسره حرف
(س) وفاتش 390 ه.
25- ابو نصر اسماعيل بن حماد جوهرى- در لغت اطّلاعاتش وسيع و سيوطى
در- مزهر- او را بسيار مىستايد، در نيشابور استاد بود كتابش صحاح- است كه آنرا-
تاج اللّغه و صحاح العربيّه- ناميده است، خطّى زيبا داشته، ياقوت مىنويسد: علّت
اغلاط كتابش اينست كه او تا حرف (ض) تنظيم كرده بود و وسوسه پرواز باو دست داد،
روى مسجد جامع نيشابور رفت و گفت اى مردم كتابى نوشتهام كه كسى در دنيا بر او
سبقت ندارد و كار ديگرى خواهم كه كسى نكرده باشد سپس دو لنگه درب بپهلوى خود بست و
به بلندى رفت بخيال اينكه مىتواند در هوا پرواز كند از همانجا افتاد و وفات نمود
و لذا بقيّه كتابش را شاگردش ابو اسحق باتمام رسانيد و در قرن هشتم ابو بكر عبد
القادر رازى آنرا خلاصه كرد بنام- مختار الصحاح- كه چاپ شده و از كتاب ازهرى بآن
افزوده است وفاتش 398 ه.
26- ابن سيده على بن اسماعيل- روشندل و نابينا كه دو كتابش المخصّص-
و- المحكم و المحيط الاعظم- معروف و مشهور است، پدرش هم نابينا بوده و در لغت
استاد بود، از كتاب المحكم- تاكنون 6 جلد چاپ شده كه در نوع خود كم نظير است با
اين فرق كه مثل ازهرى آيات قرآن را اصل قرار نداده ولى كتاب-