responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 609

مردان غير سخن نگوئيد تا در دلشان با هوسها بشما طمع نكنند بلكه با آزرم و وقار و پسنديده سخن گوئيد- وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً، نيكو و متين با همه سخن گوئيد).

خُضُوع‌- همان- خشوع- است يعنى فرو افتادگى و نرمى كه قبلا گفته شد (در واژه خشع).

رجل‌ خُضَعَة- مرد بسيار افتاده و فروتن.

خَضَعْتُ‌ اللّحم- يعنى گوشت را تكّه تكّه كردم و بريدم.

ظليم‌ أَخْضَع‌- شتر مرغ كج گردن.

خط

: الْخَطُّ مثل مدّ است يعنى كشيدن و ادامه يافتن، هر چيزى هم كه طولى دارد خَطّ گويند.

خُطُوط انواعى دارد كه مهندسين در باره سطح و دايره و منحنى و شكسته و برگشته يا منكسر از آنها ياد مى‌كنند و هر سرزمينى كه طولش زياد است بخط تعبير مى‌شود مثل‌ خَطّ يمن- كه نيزه‌هاى‌ خَطِّيّ‌ آنجا معروف است و هر جائى كه انسان آنجا را براى خودش خطّ بكشد و حفر كند، مى‌گويند:

خَطٌّ و خِطَّةٌ- زمين خشك بى‌باران است كه در ميان دو سرزمين پر باران حاصل خيز قرار گرفته، گوئى كه در ميان آندو زمين مثل خطّى شكسته است و از آن دو جدا است. كتابت و نوشتن هم‌ بِخَطّ تعبير شده است.

خداى تعالى گويد: وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ‌ بِيَمِينِكَ‌[1]-


[1] عموم مفسّرين از آن جمله شيخ طوسى و فخر رازى در آيه فوق هم نظرند: كه هذا القرآن ممّن لم يكتب و لم يقرأ عين المعجزه: اين قرآن از كسيكه خط و كتابى قبل از نبوّت و اظهار آن نداشته عين معجزه و معجزه‌اى است كه تاريخ بشر و عموم فصحا و بلغاء در برابرش خضوع نموده و اقرار كرده‌اند كه قرآن برترين بيان و كلام بشرى است.

قسمت پايانى آيه فوق بهترين برهان و دليلى است بر اينكه قرآن بر پيامبر6 وحى شده و از سوى خود او نيست كه مى‌گويد إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ‌- 48/ عنكبوت) يعنى اگر غير از آن بود كجروان و گمراهان و كج انديشان در وحى بودن قرآن و اينكه از ناحيه خودت نيست در گمان مى‌افتادند و ديگر اينكه بگفته ابن سينا چون پيامبر6 صادق مصدّق، يعنى راستگوئى است كه معاصرينش بصداقت و راستگوئى و امانت تصديقش كردند بنابر اين همه ترديدها در باره قرآن و محتواى آن از بين مى‌رود و. شك و ريبى باقى نمى‌ماند كه قرآن بپيامبر6 وحى شده است و قبلا هيچ كتابى را نخوانده و ننوشته، عبارت- متن كتاب- در آيه فوق افاده عموم مى‌كند يعنى تو پيش از اين هيچ كتاب و نامه‌اى را نخوانده‌اى بلكه‌ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ‌- 49/ عنكبوت) آياتى روشن است و دلهاى دانشمندان و علماء آن را درك مى‌كنند لذا عبارت‌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ‌- 49/ عنكبوت).

در پايان آيه، يعنى تنها ستمكارانند كه در اثر شرك و ظلم و كفر قرآن را كه بر هم زننده منافع غير انسانى ايشان است انكار مى‌كنند زيرا اگر ظالمى يا مشرك و كافرى قرآن را كه وحى است مى‌پذيرفت ديگر ستم پيشه و كافر نيست و اگر غير اين بودى عجيب بود.

بنابر اين آنكه ظالم نيست و كسانيكه مثل قبيله أبو ذرها و سلمانها و ساير رهروان عدالتند حقيقتا بر آستان اللّه سر مى‌نهند و اطاعتش را پذيرا مى‌شوند، آيات ديگر كه مؤيّد آيه فوق است چنين است:

وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً- 52/ شورى).

إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‌ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ‌- 163/ نساء).

الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ‌- 30/ رعد) و الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُ‌- 31/ فاطر).

وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً- 7/ شورى) و ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ‌- 44/ آل عمران).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست