responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 611

امّا از خِطْبَة (با كسره خ) فقط- خَاطِب‌- ساخته شده و فعل در هر دو- خَطَبَ‌- يَخْطُبُ‌- است.

خَطْب‌ هم بمعنى حادثه و كار بزرگ، است كه بگفتگوى زياد و همه جانبه مى‌انجامد، خداى تعالى گويد:

فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُ‌؟- 95/ طه) و فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ‌؟- 57/ حجر) فصل‌ الْخِطَابِ‌ هم چيزى است كه بوسيله آن خطاب و گفتگو فيصله مى‌يابد و پايان مى‌پذيرد.

خطف‌

: الْخَطْفُ‌ و الِاخْتِطَافُ‌- يعنى ربودن چيزى با شتاب و سرعت، فعلش- خَطِفَ‌ يَخْطَفُ‌ و خَطَفَ‌ يَخْطِفُ‌ است كه بهر دو صورت خوانده شده و (از باب تعب و ضرب).

خداى تعالى گويد: إِلَّا مَنْ خَطِفَ‌ الْخَطْفَةَ- 10/ صافّات) وصف شياطين است كه استراق سمع مى‌كنند.

و فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ‌- 31/ حج) (يعنى گوئى كه از چنگال باز شكارى گريخته، يا باد او را سرنگون كرده) و آيه‌ يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ‌- 20/ بقره) و يُتَخَطَّفُ‌ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ‌- 67/ عنكبوت) يعنى كشته و غارت مى‌شوند.

الْخُطَّافُ‌- پرستو است كه گوئى با سرعت پروازش چيزى را ربوده، و مى‌برد. و همچنين‌ خُطَّاف‌- آهن سر كجى است (چنگك) كه دلو را از چاه به سرعت بر مى‌كشد و نيز آهنى كه محور چرخ چاه روى آن قرار دارد گوئى كه آنرا مى‌ربايد و جمع مى‌كند. جمع آن‌ خَطَاطِيف‌ است، باز مُخْطِف‌ باز شكارى كه بسرعت شكار را مى‌گيرد.

خَطِيف‌- با چالاكى و سرعت رفتن، و شتافتن.

أَخْطَفُ‌ الحشا- مرد ميان باريك، مُخْتَطَفُهُ‌- مرد لاغر و درون ناپيدا گوئى كه وجودش از لاغرى ناپيدا است.

خطا

: الْخَطَأُ، برگشتن و انحراف از يك سوى بسوى ديگر است و اين عدول و انحراف چند گونه است:

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 611
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست