تا دچار تفرقه
نشويد) (وَ لاٰ تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اِخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَهُمُ اَلْبَيِّنٰاتُ). (4)
(نباشيد مانند كسانى كه پراكنده گشتند و با يكديگر به اختلاف برخواستند، پس از
آنكه بيّنات و دلايل واضح نازل گرديد). (إِنَّ اَلَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كٰانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ). (5)
(آنانىكه در
دينشان بپراكندگى و اختلاف مىگرايند و به ايجاد دو دستگى و تفرقه مىگروند، تو از
آنها نيستى و ارتباطى با كار آنها ندارى) (وَ لاٰ تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ). (6) (با
يكديگر منازعه نكنيد كه شيرازه اجتماعتان از هم گسيخته شود و آبرو و حيثيت و شخصيت
اجتماعيتان به باد رود).
در تعقيب اين هدف
مقدس است كه اسلام در مورد تكبّر، خودبزرگى، تحقير و تمسخر ديگران هشدار داده و آن
را محكوم شمرده است: (وَ لاٰ تَمْشِ فِي اَلْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ اَلْأَرْضَ وَ
لَنْ تَبْلُغَ اَلْجِبٰالَ طُولاً). (7)
(بر زمين به تكبّر
راه مرو كه هرگز زمين را نخواهى شكافت و هرگز به بلندى كوهها نخواهى رسيد). (يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لاٰ يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لاٰ نِسٰاءٌ مِنْ نِسٰاءٍ عَسىٰ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لاٰ تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لاٰ تَنٰابَزُوا بِالْأَلْقٰابِ بِئْسَ اَلاِسْمُ اَلْفُسُوقُ بَعْدَ اَلْإِيمٰانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولٰئِكَ هُمُ اَلظّٰالِمُونَ) (8). (شما
كه ايمان داريد گروهى گروه ديگر را مسخره نكنند، كه شايد آن گروه از ايشان بهتر
باشند و نه زنانى زنان ديگر را مسخره كنند كه شايد آن زنان بهتر از ايشان باشند، عيب
يكديگر مگوييد و همديگر را به لقب بد خطاب مكنيد كه عصيان كردن از پس ايمان نشانه
بديست و هر كس توبه نياورد، آنها ستمگرانند). (9)
اصل احتياط: حكم
شارع يا عقل به لزوم فعل يا ترك جميع محتملات تكليف در هنگام شك.
اصل احتياط از اصول
عملى است كه اغلب در موارد علم اجمالى به اصل تكليف و شك در مكلف به جارى مىشود.
احتياط يا عقلى است يا شرعى. احتياط عقلى عبارت است از حكم عقل به فعل يا ترك
محتملات تكليف و احتياط شرعى عبارت است از حكم شارع به فعل همۀ محتملات يا
ترك همۀ آنها. (1)
در موارديكه اجمالا
تكليفى از راه كتاب، سنت و اجماع به اثبات رسيده و ما در كيفيت انجام آن ترديد مىكنيم
به حكم عقل بايد به گونهاى به انجام برسانيم كه امتثال امر در آن مورد صدق كند.
مورد اصل احتياط
بيشتر در موارد علم اجمالى بوده كه نسبت به اطراف علم اجمالى تنجّز تكليف است.
درحالىكه در اصل
اباحه و اصل برائت ترديد فاقد علم اجمالى بوده و اصل علم به تكليف مشكوك مىباشد.
(2)
منابع
1 - فرهنگ فقه
545/1؛ 2 - فقه سياسى 61/7.
إصلاح طلبى
إصلاح طلبى، به
جريان سياسى گفته مىشود كه انجام تغيير در جامعه را از راه انجام اصلاحات در
قوانين و سياست ها و نه از طريق انقلاب و تعويض حكومت،