واژه اصلاح كه
بسيارى از اصلاحطلبان براى ناميدن حركت خود از آن بهره گرفتهاند، واژهاى الهام
گرفته از قرآن كريم است. «اصلاح» به معناى «بهبود بخشيدن»، و واژههاى هم
ريشۀ آن، بارها در آيات قرآنى به كار رفته است؛ در اين ميان، به ويژه بايد
به مواردى اشاره كرد كه در آنها از اصلاح به معناى تلاش در جهت بهسازى اوضاع
اجتماعى سخن آمده، و در اين كاربردها، گاه اصلاح با افساد مقابل نهاده شده است.
(1) بدون تكيه بر واژۀ اصلاح، يا بر آيهاى خاص، با نگرشى كلى در فرهنگ
قرآنى، مىتوان بهروشنى برداشت كرد كه در قرآن كريم، ظهور دين اسلام خود يك حركت
مهم اصلاحى، و اصلاح جامعه يكى از اهداف اصلى رسالت پيامبر اكرم (ص) بوده است؛
حركتى كه هم اصلاح باورها و اعمال دينى را هدف خود قرار داده، و هم به اصلاح
نهادهاى گوناگون اجتماعى و برقرارى قسط و عدل توجه داشته است.
با توجه به تنوع
ساختار اجتماعى در بخشهاى گوناگون جهان اسلام، و با عطف نظر به جريان پرفراز و
نشيب تاريخ ملل اسلامى، توجه به اصلاحات اجتماعى نكتهاى است كه در بوم هاى مختلف
و در برهههاى گوناگون تاريخ اسلام مىتوان انتظار داشت. اگر اصلاحطلبى در يك و
نيم سده اخير، جلوهاى بارز يافته، نه از آن روست كه در دورههاى پيشين مصداقى
نيافته، بلكه از آنجاست كه ساختار نهادهاى اجتماعى در آن دورهها با جهشى اينچنين
مواجه نبوده است.
برخى از اصلاحطلبان
عصر اخير، حركتهاى اصلاحى در دورههاى پيشين را توجه كرده، و حركت خود را الهام
گرفته از آن حركتها دانستهاند.
البته اين حقيقتى
است كه برخى شعارهاى اصلى اصلاحطلبان معاصر، مانند بازگشت به كتاب و سنت، و
مبارزه با بدعت و خرافه در تاريخ فرهنگ اسلامى امر نوظهورى نيست و از صدر اسلام تا
عصر حاضر، همواره مدافعانى داشته است. ويژگى ستيز با بدعت و رجوع به شيوه سلف در
برخورد با مسائل دينى كه به طور مشترك در نمونههاى شاخص از اصلاحطلبى متأخر و
حركتهاى اصلاحى عصرهاى پيشين ديده مىشود، موجب شده تا اغلب كسانى كه تاريخ حركتهاى
اصلاحطلبانه را جستوجو مىكنند، همين ويژگى را به عنوان برجستهترين نمود اصلاحطلبى
در نظر داشته، نمودهاى مهم ديگرى را از نظر دور دارند.
منابع
1 - اعراف / 142؛ 2
- دائرة المعارف بزرگ اسلامى 9 / 221-.22؛ 3 - فقه سياسى 50/10-41.
اصل اطاعت از شريعت
اصل تكليف و اطاعت
از شريعت به مفهوم عام آن شامل اطاعت از خدا و رسول (ص) و امام معصوم (ع) و اولو
الامر در عصر غيبت است.
منبع
فقه سياسى 216/9.
اصل التزام به تعهدات
اصل التزام به
تعهدات: پايبندى به قراردادها و فعل يا ترك فعلى را به ذمّه گرفتن.
اصل پذيرش تعهدات
اساس هر نوع زندگى اجتماعى است و هرگاه ما گرايش انسان را به زندگى