فعاليتهاى كشاورزى و در نتيجه زندگى بهتر و شايستهتر است. برخى
نيز مراغم را به معناى مطلق خاك و اقامتگاه تفسير كردهاند كه مفهوم آيه چنين مىشود:
(كسانىكه در راه خدا از وطن خود هجرت نمايند، از اينكه وطن خويش را با تمام
علايقش ترك مىكنند، نگرانى به دل راه ندهند كه در زمين خدا اقامتگاه ها و خاكها
و جايگاه هاى فراوانى وجود دارد كه هركدام را مناسب ديدند مىتوانند در آن سكنى
اختيار نمايند).
كلمۀ سعه كه به معناى گشايش و گسترش و پهنى و فراوانى اطلاق
مىشود، در آيه بدون قيد و به طور مطلق آمده و بهوضوح نشانگر آن است كه اين گشايش
فراوانى كه بر اثر مهاجرت در سرزمينهاى ديگر در انتظار مهاجرين است، در يك بعد
زندگى و مربوط به جهت خاصى نيست و شايد در تمامى ابعاد و شرايط زندگى صادق باشد.
روايت معروف حب الوطن من الايمان (8)
بيانگر رابطۀ ايمان و محل سكونت دايمى انسان بوده و مفهومش اين است كه
رابطۀ عقيدتى با وطن، علاقه و محبت نسبت به آن را ايجاب مىكند و هرگاه چنين
رابطهاى وجود نداشته باشد، خواهناخواه محبت و علاقهاى نيز نخواهد بود.
اين معنا درست خلاف برداشت مشهورى است كه به استناد اين حديث گفته
مىشود كه علاقه و مهرورزيدن به هر شهر و كشورى كه تنها به دليل اينكه مسكن و وطن
انسان است، جزء ايمان مىباشد. در صورتى كه سبك سخن در اين حديث با «النظافة من
الايمان» به طور كامل متفاوت است؛ خود وطن از مقتضيات ايمان نيست چنانچه
نظافت خود از دستورات ايمان است، بلكه مهر ورزيدن به وطن مربوط به اعتقاد و
باورهاست و اين مقتضيات ايمان است كه مهروزى را مشخص و ايجاب مىكند. هرگاه وطن به
گونهاى باشد كه ايمان شخص طلب مىكند، مهر ورزيدن به جنين وطنى، بىشك جزو ايمان
و از آثار ايمان است. (9)
منابع
1 - مسند احمد بن حنبل 166/1 و نهجالفصاحه / 223، 2 - غرر الحكم
83/5؛ 3 - بحارالانوار 210/57؛ 4 - غرر الحكم 171/4؛ 5 - همان مأخذ / 165، 6 -
نساء / 98-97؛ 7 - نساء / 100؛ 8 - وسائلالشيعه، سفينة البحار 668/2؛ 9 - فقه
سياسى 139/3-135.
آزادىهاى سياسى
آزادى سياسى يكى از حقوق اساسى افراد بوده و بدان معناست كه فرد در
اجتماع از راه انتخابات و انتخاب شدن يا انتخاب كردن، در تعيين سرنوشت فردى،
اجتماعى و سياسى خود ايفاى نقش كند كه گاهى از آن به «حق تعيين سرنوشت» نيز تعبير
مىشود.
براى فهم بهتر «آزادى سياسى» و التزام به نظامها و مكاتب برخاسته
از آن بايد اصل آزادى با رويكرد سياسى تحليل و تجزيه شود.
در مورد اصل آزادى بايد به نكات زيربنايى چندى توجه كرد كه برخى از
اين اصول غير قابل انكار است و توجه به آنها مىتواند برخى از اين ابهامات را بر
طرف كند.
1. آزادى مطلق براى انسان وجود ندارد: چه به لحاظ نظرى و چه به
نگاه عملى؛ زيرا هر انسانى از يكسو با قبول قرارداد اجتماعى و تعهدات ناشى از
زندگى