انديشههاى سياسى از نقطهنظر تقليدى و نوگرايانه بودن، قابل تقسيم
به انديشههاى سياسى سنتى و انديشه هاى سياسى مدرن و انديشههاى سياسى بازسازى شدهاند.
منبع
فقه سياسى 23/10.
انديشههاى سياسى در رابطه با جامعه
انديشههاى سياسى در رابطه با جامعه عبارتند از:
1. انديشههاى بنيادى كه فراتر از زمان و شرايط جامعه عرضه مىشود.
مانند انديشۀ سياسى ولايتفقيه و امامت؛
2. انديشههايى كه براى حل بحران جامعه در شرايط خاص سامان مىگيرد.
مانند انديشۀ سياسى ابن خلدون و ابن تيميه.
منبع
فقه سياسى 21/10.
انديشۀ سياسى در توضيح عملكرد حكومتها
در اين مفهوم منظور از توضيح عمل يا عملكرد مىتواند تفسير و توجيه
منطقى مديريت سياسى حكومتها باشد، كه نوعى تلاش براى تطبيق مجموعه اعمال حكومت با
ارزشهاى پذيرفتهشده جامعه و يا عقلانيت آن است و نيز مىتواند به معناى تبيين
مبناى مشروعيت حكومت تلقى شود.
منبع
فقه سياسى 16/10.
انديشۀ سياسى نوين و تحليل تاريخ آن
انديشۀ غالب در تحليل تاريخ انديشه سياسى نوين در دو سده
اخير آن است كه تحولات عصر نهضت و روشنگرى اروپا افكار بسيارى از انديشمندان و
متفكران مسلمان را در جهان اسلام به اين سمت و سو كشانيد و تحولات مشابهى را در
جهان اسلام موجب شد.
هر چند اين تحليلگران در نتيجهگيرى مطالعات خود يكدست نيستند، چون
برخى از اين رويكرد، به عنوان گرايش مثبت و پيشرفته و رهيافتى درست ياد مىكنند و
جمعى آن را نماد تقليد كوركورانه از انديشه و فرهنگ سياسى غرب تلقى مىكنند و از
آن به عنوان فاجعه قرن و مايه عقبماندگى و از دست دادن استقلال جهان اسلام نام مىبرند.
به هر حال مطالعه تطبيقى تحولات انديشه سياسى در سدههاى هجدهم و نوزدهم غرب با
انديشه فراگير سياسى در سده نوزدهم و بيستم جهان اسلام ما را به نوعى اثر پذيرى يا
تقليد و تشابه در هويت سياسى و يا مسخ هويت رهنمون مىشود.
شايد ابهام گويى شدهاند و برخى آن را انقلاب و عدهاى آن را نهضت
و جمعى نيز از آن به اصلاح و تجدد و پديده روشنفكرى ياد كردهاند درست به همان
گونه كه متفكران غربى در تحليل آنچه كه در جريان انقلاب فرانسه و تحولات فكرى و
سياسى بعد از آن در غرب اتفاق افتاد به انقلاب، نهضت، اصلاح، تجدد و عصر روشنفكرى
تعبير كردهاند.