responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 666

درآورد. حاكميت نشان دهندۀ تصميم‌گيرى مستقل در جامعۀ ملت‌ها است. بنابراين، حاكميت با شكل تمركز يافته سازمان حكومت جهانى مغاير است. ناسيوناليسم محرك و استحكام دهندۀ حاكميت است. حاكميت در حقيقت تجلى حكومت و بزرگترين عملكرد آن است. (1)

حاكميت دولت مهم‌ترين عنصر تشكيل‌دهنده دولت و مبناى استقلال و موجوديت آن در قلمروى خارجى و صحنۀ روابط بين‌المللى است، و بر اساس همين عنصر سياسى است كه در روابط بين‌الملل مسئلۀ برابرى دولت‌ها و اصل عدم مداخله و حق دفاع مشروع مطرح و از مشروعيت برخوردار مى‌شود.

حاكميت به قدرت سياسى برترى گفته مى‌شود كه در داخل كشور همۀ قدرت‌هاى سياسى را دربر بگيرد و هيچ قدرت قانونى ديگرى برتر از آن وجود نداشته باشد، و در زمينۀ بيرون از مرزهاى كشور نيز از هيچ قدرت سياسى خارجى دستور نگيرد و از دولتى فرمان نبرد.

از اين رو، حاكميت كشور داراى دو بعد است:

1. اقتدارات عاليه دولت در قلمروى سرزمين خويش.

2. استقلال خارجى و عدم انقياد در برابر دولت‌هاى ديگر.

بعد اول حاكميت در حقوق اساسى مطرح مى‌شود (2) و بعد دوم آن، در مفهوم كشور از ديدگاه حقوق بين‌الملل با اين تفاوت كه همواره تعهدات بين‌المللى و مشاركت در سازمان‌هاى بين‌المللى قلمروى استقلال و حاكميت كشورها را در بيرون از مرزهاى خود محدود و حاكميت ملى را خدشه‌دار مى‌كند. (3)

حاكميت اصلى‌ترين عنصر مقوّم همۀ رشته‌هاى حقوق عمومى در اسلام به شمار مى‌رود كه در ضمن بيان ماهيت اقتدار و مشروعيت آن، سلسله‌مراتب را نيز در نظام‌هاى سياسى، ادارى و مالى تبيين مى‌كند و حدود اختيارات تصميم‌گيرى را در نهادهاى هركدام از آن نظام‌ها مشخص مى‌كند. (4) حاكميت در متون اسلامى به ولايت تعبير شده كه مى‌تواند در تمامى شعب حقوق عمومى صادق باشد: ولايت سياسى، ولايت ادارى، ولايت مالى و ولايت دولت در امور بين‌الملل. (5)

واژه حاكميت، بر قدرت و برترى دلالت مى‌كند كه هيچ قدرت قانونى ديگرى برتر از آن وجود ندارد.

حاكميت دو جنبه دارد: اول اقتدارات داخلى دولت كه در قلمروى سرزمين خويش است و دوم استقلال خارجى در برابر دولت‌هاى ديگر و مداخله‌هاى بيرون.

دولتى كه نتواند امور داخلى خويش را اداره و در برابر قدرت‌هاى داخلى و گروه‌هاى نامسئول و فشار، ايستادگى كند و يا در برابر مداخله‌هاى سياست‌هاى خارجى بايستد، داراى صفت حاكميت نخواهد بود. (6)

نخستين بار در سال 1576 ژان بدن حقوقدان فرانسوى در كتاب خود به نام جمهور، براى تثبيت موقعيت سياسى دولتمردان و سلاطين و توجيه قدرت سياسى آنها در برابر مردم و كليسا، كلمه حاكميت را در مفهوم سياسى تازه‌اى به كار و آن را چنين تعريف كرد:

«حاكميت عبارت از قدرت لايزال و مطلق دولت است و هيچ امرى آن را محدود نمى‌سازد».

بر اين اساس از ديدگاه اين حقوقدان، ضابطۀ تشخيص دولت، حاكميت و اقتدارات عاليه تلقى و حاكميت به مثابۀ سكان كشتى قلمداد شده، بدان گونه

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 666
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست