غير دولتى» فعاليت مىكنند.
قانونگذار اين نهادها را به موجب «قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومى غير دولتى»
مورخ 1373/4/19 مشخص كرده است.
2 - از جهت انتفاعى و غير
انتفاعى: مؤسسات عمومى را از حيث اهدافى كه دنبال مىكند، مىتوان به دو دسته
تقسيم كرد: مؤسسات عمومى غير انتفاعى و مؤسسات عمومى انتفاعى.
مؤسسات عمومى غير انتفاعى
اصولا تحت عناوينى چون انجمن انستيتو، صندوق، بنياد، بنگاه، سازمان و غيره فعاليت
مىكنند و اما گروه ديگرى از مؤسسات عمومى به شيوه مؤسسات بازرگانى خصوصى فعاليت
دارند و به همين دليل به عنوان مؤسسات عمومى انتفاعى شناخته مىشوند مانند بانكها،
شيلات جنوب ايران، سازمان بنادر و كشتيرانى ذوبآهن ايران و. (1 و 2)
منبع
1 - حقوق ادارى (كليات و ايران)
/ 138-136؛ 2 - فقه سياسى 523/7.
مؤلفة قلوبهم
واژۀ سياسى - فقهى «مؤلفة
قلوبهم» كه در آيۀ مربوط به مصارف زكات در قرآن آمده است داراى مفهوم سياسى و
نظامى و حاوى نوعى پشتيبانى امنيتى و نظامى دولت اسلامى است.
زكات كه يكى از منابع مالى
تأمين كنندۀ بودجۀ دولت اسلامى است، به شيوه خاص و طبق مقررات معين از
دارايىهاى مشخص شدهاى توسط دولت اسلامى گرفته مىشود و بر اساس مقررات و مصارف
تعيين شده، توزيع و مصرف مىشود.
قرآن براى زكات، هشت مصرف كلى
مشخص كرده كه يكى از اين موارد، مؤلفة قلوبهم است. (1) بر اين اساس، مؤلفة قلوبهم
عنوان خاص در مصارف بودجۀ دولت اسلامى داشته و در واقع رديف مخصوص و ثابت در
برنامه و بودجه و اقتصاد سياسى اسلام دارد.
گرچه دولت اسلامى موظف نيست
كه درآمدهاى حاصل از زكات را در همۀ موارد هشتگانه و بهطور مساوى توزيع كند،
اما مصرف «مؤلفة قلوبهم» به عنوان يك رديف ثابت در بودجه دولت اسلامى براى هميشه
منظور شده است.
كلمۀ مؤلفه از ماده الف
گرفتهشده كه در لغت به معناى تركيب منظم آمده است.
راغب اصفهانى در مفردات مىگويد:
مادۀ الف به حالت اجتماع و تركيبى گويند كه توأم با التيام و جوشش باشد و در
مورد انسانها نيز به معناى ايجاد الفت و جوشش به كار مىرود و از همين ريشه است
كلمۀ الفت. (2)
در مورد كلمه مؤلف كه از
مشتقات مادۀ الف است مىنويسد: مؤلف مجموعه ايست از اجزا مختلف كه با ترتيب خاصى
انتظام يافته و در آن، آنچه كه بايد پيش گيرد، مقدم شده و از آنچه كه سزاوار است در
آخر آيد مؤخر آمده است. (3) راغب اصفهانى به همين منوال كلمۀ الف را تفسير مىكند:
الف عدد مخصوصى را گويند و
بدان سبب به اين نام تفسير مىشود كه اعداد در آن عدد مؤلف و گرد هم پيوستهاند.
زيرا اصول اعداد، عبارتند از: آحاد، عشرات، مئون و الوف هنگامى كه عدد به مرحلۀ
الف (هزار) مىرسد، گويى همه يكجا گرد هم مىآيند و پس از آن اعداد مكرر ايد، بعضى
از دانشمندان گفتهاند از همين ريشه است الف؛ زيرا كه اساس و سرچشمه نظام مىباشد.
(4)
از اين گفتار به خوبى واضح مىشود
كه كلمه الف و الفت با كلمه تركيب و اجتماع مترادف نبوده و بجز