responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 78

ح - در عمل، محتوا و ماهيت ديپلماسى را خط مشى و سياست خارجى و برنامه‌هاى دولت‌ها مشخص مى‌كند.

ديپلماسى كه به مفهوم كلى و وسيع آن شامل روابط ميان دولت‌ها و ادارۀ امور در بين آنها با وسايل مسالمت‌آميز است، امروز بيشتر به شيوه‌هايى گفته مى‌شود كه به وسيلۀ آن، سياست‌هاى خارجى اعمال و دولت‌ها قادر مى‌شوند، به نتايج و هدف‌هاى مشخص خود در روابط خارجى برسند. امروز ديپلماسى بلوك غرب عبارت است از عمده شيوه‌هاى زيركانه و شيطنت‌آميز كارشكنى، دسيسه، فريب، توطئه‌هاى گوناگون، مداخلات سرى، سوءاستفاده از ضعف‌ها، اتكا به قدرت، تطميع و حمايت‌هاى موسمى و صورى، وعدۀ كمك‌هاى به اصطلاح اقتصادى، تحميق و ايجاد خوش‌بينى، دفاع از حقوق بشر، ايجاد وحشت از هيولاى خالى كمونيسم، بهره‌گيرى از نفوذ و امكانات وسيع، به ويژه امكانات به‌ظاهر قانونى وسيع به دست آمده از چندين سده ديپلماسى استعمارى كه همه و همه در پوشش مذاكرات و ارتباطات مسالمت آميز اعمال مى‌شود. ديپلماسى بلوك شرق را نيز مى‌توان در شيوه‌هاى زير خلاصه كرد:

1. تزوير و ريا، چنانكه استالين گفت: «ديپلماسى بى تزوير و ريا چيزى است شبيه آب خشك و آهن چوبى»؛

2. تهديد و اظهارات بى‌معنا و غيرجدى، چنانكه خروشچف گفت كه تهديدش در 1956 در مورد انگليس، فرانسه و فلسطين اشغالى در جريان كانال سوئز، و نيز در مورد ايالات متحدۀ آمريكا در بحران كوبا، جدى نبوده است؛

3. تحميل خود بر طرف مقابل و اتخاذ رفتار حاكمانه كه استالين آن را يك نوع تسلط و برترى اخلاقى مى‌نامد؛

4. انعطاف‌پذيرى در برابر موقعيت‌هاى اجتناب ناپذير، تا آنجا كه همزيستى مسالمت‌آميز جزء جدايى ناپذير ايدئولوژى سازش‌ناپذير مى‌شود؛

5. هنر بهره‌ورى از فرصت‌هاى مناسب كه شامل همۀ عرصه‌هاى سياسى، فرهنگى، اقتصادى، نظامى و روانى مى‌شود؛

6. آميزه‌اى از قدرت سياسى و نظامى كه به صورت دو عنصر برابر يا تركيبى از دو بخش رقيق و غليظ، در روابط ديپلماتيك به كار گرفته مى‌شود.

بسيارى از متفكران و صاحبنظران در علوم سياسى، نظريۀ ديپلماسى را به دلايل قابل قبولى پذيرفته و آن را به عنوان يك شيوه منطقى در روابط خارجى ضرورى دانسته‌اند. برخى نيز، آرمان بشرى نيل به حكومت واحد جهانى را كه همواره يكى از قوى‌ترين عوامل گرايش ملت‌ها به اتحاد و اتفاق و تشكيل سازمان‌هاى بين المللى بوده است، دليلى منطقى بر گسترش شيوه‌هاى ديپلماسى و بهره‌گيرى از آنها در حل مشكلات و اختلاف‌هاى موجود مى‌دانند.

ديپلماسى در موارد زيادى زمينه‌ها و مقدمات سياست خارجى و شيوه برخورد رئيس كشور و دولت را مشخص مى‌كند و بسيارى از صاحبنظران از ديپلماسى به مغز دولت تعبير كرده‌اند. اختصاص دادن ديپلماسى به مفهومى كه امروز در سياست بين المللى، به ويژه در روابط كشورهاى مقتدر و امپرياليسم با كشورهاى ضعيف و جهان سوم شاهد آن هستيم، به غرب، نه‌تنها امتياز و افتخارى را ثابت نمى‌كند، بلكه خود يكى از صدها نقاط تاريك و خصيصه‌هاى منفى و ضد ارزش نظام و فرهنگ غرب به شمار مى‌رود.

فن و هنر بودن ديپلماسى نبايد آنگونه كه در عمل ديده مى‌شود، با حرفۀ فاقد چارچوب و بدون قاعده و ضابطه و تنها يك وسيلۀ مطلق و قابل انعطاف به هر

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست