responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام    جلد : 1  صفحه : 184

دست بر قضا حاكم قشتاله پس از چندى نبرد بر سرزمين خود چيره گشت و سران مخالف شرك به فرمان وى درآمدند؛ [1] و مسيحيان راه را براى انجام تباهى و تصرف شهرهاى اسلامى باز و موقعيت را مناسب يافتند. چرا كه سلطان ابوالحسن از دختر عمويش سلطان ابوعبدالله دو پسر به نامهاى محمد و يوسف داشت. او بر سر مادر اين دو هوو آورده بود و از او چند فرزند داشت. اين زن سوگلى سلطان بود و در هر كارى بر ديگران مقدم بود. سلطان از آن بيم داشت كه فرزندان اين رومى بر فرزندان دختر عموى سنى وى پيشى بگيرند. ميان كاركنان دولت كه برخى طرفدار فرزندان دخترعموى سلطان و برخى طرفدار فرزندان زن رومى او بودند نيز اختلاف و منازعه افتاد.

مسيحيان در دورانى كه با خودشان در اختلاف به سر مى‌بردند، براى مدت معينى با سلطان صلح كردند. پايان رسيدن دوره صلح درست همزمان با بروز اختلاف ميان دولتمردان به سبب فرزندان سلطان بود. مردم از بدرفتارى و ظلم و ستمى كه بر آنان رفت به وزير و كارگزاران شكايت بردند. اما كسى به سخن آنان گوش نداد. اختلاف رو به فزونى نهاد و بدبختى شدت گرفت و مردم خواستار كناره‌گيرى وزير گشتند. در اين هنگام براى مسيحيان مسلم گشت كه دولت ناتوان و دلها پراكنده شده و از اين رو به حامه (حمه) حمله كردند و در پايان دوره صلح با نيرنگ آن را از چنگ حاكم كادس در سال 887 ه/ 1482 م بيرون آوردند.

مسيحيان دژ را تصرف كردند و در آن پناه گرفتند. سپس گرفتن شهر را آغاز كردند. راهها پر از نيروهاى سواره و پياده آنان بود و هر كس از مسلمانان را كه يافتند از دم تيغ گذراندند. در


[1] . فرديناند دوّم پادشاه قشتاله به استقلال ايالتهايى كه از مسلمانان به دست آمده بود مثل قرطبه و اشبيليه پايان داد واندلس را متحد ساخت. او با ملكه ايزابل كاتوليك، ملكه آراگون، ازدواج كرد و با اين كار بر قدرت مملكت ايزابل افزود. او در سال 884 ه‌/ 1479 م شوهرش را فرستاد تا به كار بنى احمر براى هميشه پايان دهد و مسلمانان را از اندلس بيرون براند. اختلاف پيوسته موجود ميان اين نسل اسلامى آنان را پراكنده ساخته بود و راه براى اجراى نيات ايزابل هموار گشته بود. در همين حال پسران ابوالحسن على (آخرين امير غرناطه) يعنى ابوعبدالله محمد و ابوالحجاج يوسف بر پدر شوريدند. در پايان اين درگيرى كه ابوعبدالله موفق شد غرناطه را اشغال كند، همسر ايزابل با كاردانى و زيركى مداخله كرد؛ و در حالى كه پيش از آن چند شهر كوچك را كه اعراب از آنها با كمال شجاعت دفاع مى‌كردند به تصرف درآورده بود، غرناطه پس از محاصره‌اى طولانى در 2 كانون دوم - ژانويه - سال 1492 ه‌ تصرف كرد. (تاريخ الشعوب الاسلاميه، كارل بروكلمان، ص 343).

نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام    جلد : 1  صفحه : 184
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست