نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 26
خواهد شد. او به تو خواهد گفت كه مرا ملاقات كردهاى.
آنگاه به او بگو كنيزى كه آن پسر از وى متولد مىشود، از خاندان «ماريه قبطيه» همسر
رسول خدا (ص) است و چنانچه توانستى سلام مرا به آن بانو برسانى چنين كن.»
وقتى امام كاظم (ع) به شهادت رسيد، امام رضا (ع) را ملاقات
كردم، آن حضرت فرمود:
درباره رفتن به عمره چه مىگويى؟ گفتم: خرجى ندارم. فرمود:
سبحان اللَّه، ما تا متكفل خرجتنشويم تكليف نمىكنيم. و ادامه داد: اى يزيد، در اين
محل، تو بسيارى از همسايگان و عموهايت را ملاقات كردهاى [1] گفتم آرى. آنگاه آن ماجرا
را براى ايشان بازگو كردم.
امام (ع) فرمود: اما آن كنيز هنوز نيامده است، هرگاه آمد،
سلام آن حضرت را به او ابلاغ كن.
ما به مكه رفتيم، امام هشتم (ع) آن كنيز را خريدارى كرد
و بعد از اندك زمانى، كنيز حامله شد و آن فرزند به دنيا آمد. [2]
تكرار تاريخ
فضل و مرتبت «سبيكه» مادر امام جواد (ع) بر كسى پوشيده
نبود و در جلالت شأن او همين بس كه رسول اكرم (ص)، امام كاظم (ع) و امام رضا (ع) هر
كدام به نحوى از او تجليل كرده بودند. امّا كسانى هم بودند كه نفاق و آتش كينه در دلهاشان
لانه كرده بود.
آنها براى اعراض از امر امامت و از بين بردن آن و نيز
براى رسيدن به اغراض شيطانى خود و به طمع دستيابى به ميراث امام رضا (ع) يا عهدهدارى
رهبرى جامعه اسلامى در پى وسايل گوناگونى بودند.
از جمله اين كه شبهاتى را براى فريب عوام منتشر مىكردند.
مثلًا گروهى از بستگان آن حضرت سبزه بودن چهره امام جواد (ع) را دستاويز قرار داده
و در نسبت آن گرامى به پدر بزرگوارش ترديد نشان دادند. آنان از آن حضرت خواستند تا
قيافه شناسان در اين امر قضاوت كنند همچنانكه بر «ماريه» همسر رسول خدا (ص) چنين تهمتى
زدند و ابراهيم فرزند پيامبر (ص) را به قيافه شناسان عرضه كردند!
«على بن جعفر»، عموى امام رضا (ع)، كه شاهد اين جريان
بوده است چنين مىگويد:
[1] - او در اين محل، حضرت صادق، حضرت كاظم و
امام رضا عليهم السلام را ملاقات كرده است. (نگاهى گذرا بر زندگانى امامجواد (ع)،
مقرّم، ص 46)
[2] -
كافى، ج 1، باب النص على ابى الحسن الرضا (ع)، ص 252،
حديث 14 و بحارالانوار، ج 50، ص 27
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 26