responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 109

نوادگان حسین بن علی بن ابی طالب است.(9) اعرابِ آن خطه را به اطاعت خود فراخواند، و آنان پاسخ مثبت دادند وبسیاری از اهالی هَجَر و احسا از او پیروی کردند و با او مانند پیغمبر رفتار کردند؛ تا آن جا که برایش خراج گردآوری شد و فرمانش میان آنان رواشد و با انواع جادو که از پیش آموخته و به کار برده بود، آنان را فریفت. هم چنین گروه های بسیاری از سیاهان که از شرق افریقا به آن سامان آورده شده و برای خدمتگزاری به ثروتمندان فروخته شده و برای آباد کردن بطائح(10) فرستاده شده بودند، به او پیوستند و بخش اعظم پیروان او را تشکیل دادند. از آن روز، او را صاحب الزنج (رهبر زنگیان) لقب دادند و قیامش به قیام زنگیان معروف شد.

او گمشده اش را در آنان می دید و آنان او را مردی می دانستند که می تواند آنان را از بند بردگی و ستم و رنجی برهاند که زیر پنجه های آن له شده بودند. در رمضان 255ق آتش قیام شعلهور شد، و محمد با سپاهی انبوه از زنگیان و اعراب پیرو او به سوی بصره حرکت کرد و وارد شهر شد. یاران او سه روز قتل عام کرده، مال و جان و ناموس مردم را بر خود حلال دانستند. ابن رومی در قصیده ای زیبا ویرانی و تباهی بصره براثر این هجوم را وصف کرده است. او در بخشی از این قصیده می گوید:

«چشمانم با اشک های ریزان سرگرم بود و از خواب محرومم کرد.

دیگر پس از آن حوادث دهشتناک بصره، روز روشنی نیست.

پس از آن که زنگیان آشکارا به حریم اسلام تجاوز کردند و به نوامیس مردم دست درازی کردند، دیگر چه جای آسایش است!

این از کارهایی بود که حتی در گمان نمی گنجید.

دریغ و افسوس برتو ای بصره! دریغی سوزان چون شراره آتش.

دریغ و درد بر تو ای مرکز شهرها! دریغی که سالیان دراز باقی خواهد ماند.

دریغ و درد برتو ای بارگاه اسلام! دریغی که از یاد نخواهد رفت.

دریغ و درد بر آن جمعیت فناپذیرت! دریغ و افسوس بر عزت پایمال شده ات!

در حالی که مردم آن در بهترین وضع بودند، بندگانشان آنان را نابود و ریشه کن کردند.

پس از گذشت شب، همچون پاره های شب به شهر وارد شدند.

ای داد! که چه وحشتی به مردم از آنان دست داد؛ وحشتی که به جاست براثر آن، موی جوان، سپید شود!.

آتش بر آنان از چپ و راست پس و پیش فروباریدند.

چه بسیار نوشندگان و خورندگانی را که گلوگیر کردند.

مردم رنج و عذابی از آنان کشیدند که گویی آن روزشان هزار سال بود.

نمی خواستم کرده های زنگیان را بگویم؛ ولی قلبم آتش گرفته است و طاقت سکوت ندارم.»

پس از بصره، صاحب الزنج بر ابلّه و عبدان چیره شد و در آن جا به کشتار و چپاول پرداخت. او در اندیشه تسلط بر بغداد بود، لذا در سال 264ق شهر واسط را اشغال و مردم آن جا را قتل عام کرد. سپس وارد نعمانیه شد و آن سامان را به آتش کشید. در سال 265ق به پیشروی ادامه داده، به جرجرایا در فاصله ای کمتر از هفتاد میلی بغداد وارد شد.

سپاهیانِ خلیفه عباسی برای جنگ با او پیاپی گسیل می شدند، اما شکست می خوردند. تا آن که در ایام خلافت المعتمدعلی الله، برادرش الموفق عباسی او را شکست داده، کُشت و سرش را برید و به بغداد فرستاد. قیام زنگیان پانزده سال (255ـ270ق) طول کشید و طی آن هزاران مسلمان کشته و بسیاری از زنگیان و اعراب از میان رفتند و تعداد بی شماری از زنان و مردان اسیر شدند. اسیرانِ مرد را می کشتند و زنان را پس از تجاوز به آنان می فروختند. در میان این زنان، زنان علوی و هاشمی نیز بودند که برای فروش آنها، دو یا سه درهم بیشتر نمی خواستند و گاه یکی از زنگیان ده تن از این زنان را تصاحب و تصرف می کرد.

این قیام، قیام های دیگری را در پی داشت که شدیدترین آنها قیام قرمطیان بود که دولت عباسیان را فرسود و به ضعف و تجزیه آن افزود.(11)

عباس بن طولون

عباس پسر احمد بن طولون بود. هنگامی که پدرش عازم شام بود، او را به نیابت از خود بر امارت مصر گماشت، اما او در حکومت طمع کرد و در سال 267ق هرچه توانست اموال گنجینه ها را غارت کرد و به «برقه» گریخت. پدرش هنگام بازگشت از شام، سپاهی به سوی او فرستاد. عباس نیز به سپاهی ـ که هرچه داشت، خرج آنان کرده بود ـ به جنگ با سپاه پدر رفت، ولی شکست خورد. آن گاه او را دستگیر کردند و نزد پدرش آوردند. پدر دستور داد او را تازیانه بزنند و زندانی کنند. عباس هم چنان در زندان بود تا آن که پدرش در سال 270ق درگذشت و خمّارویه فرزند بزرگش امیر مصر شد. خمّارویه از عباس خواست با وی بیعت کند، اما نپذیرفت، لذا او را در زندان کشت.(12)

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست