نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 110
عتبی
محمد بن عبدالعزیز عتبی
اندلسی از شاعران هوشمند و اصیل و دلبسته دربار امیر قاسم بن
محمد بن عبدالرحمان اموی امیر اندلس بود. آثاری منظوم و منثور
با الفاظی فصیح و ترکیبی استوار دارد. او امیر قاسم
را با قصاید گوناگونی ستود، و قطعه ذیل از آن جمله است:
«(امیر) از ریشه دارترین
خاندان در قریش است. در همان حال، دست یابی به بخشندگی و
کرم او برای خواستاران عطا و کرمش آسان است.
مردی است بسیار بخشنده، و
دستان او سرشار از مکارم و نیکی ها است و همانند ندارد.
روشن و تابناک است همچون پدران درگذشته
اش. و در بخشش و نیکی همانند آنان است.»(13)
محمد بن نصیر نمیری
ابوشعیب، محمد بن نُصیر،
فرقه نُصیریه (یکی از شاخه های باطنیان و غالیان
شیعه) به او منتسب است. ابن نصیر معاصر سه تن از امامان اثناعشر بود:
امام علی هادی (رحلت 254ق)؛ امام حسن عسکری(رحلت 260ق) و امام
مهدی منتظر که در سردابی در سامرا در سال 260ق از دیده ها پنهان
شد. او مدعی شد «باب» امام حسن عسکری است و پس از ایشان، امام و
مرجع شیعیان است. گروهی از شیعیان ادعایش را
پذیرفتند، به او منتسب و به نصیریه معروف شدند. ابن نصیر
مدعی الوهیت و خدایی علی بن ابی طالب شد و
خود را پیامبر او به سوی مردم خواند.
شیعیان ادعا و دعوت او را
به شدت رد می کنند. سعد بن عبدالله قمی (متوفای 300ق) از پیشوایان
و علمای بزرگ شیعه، در کتاب خود المقالات و الفرق درباره او می
گوید: بسیار نادرند کسانی که قائل به پیامبری مردی
به نام محمد بن نصیر نمیری باشند. او خود را پیامبر می
دانست، به تناسخ اعتقاد داشت، درباره ابوالحسن علی بن ابی طالب غلو می
کرد و او را خدا می پنداشت و قائل به اباحه زنا با محارم بود. این نظر
را یکی دیگر از بزرگان شیعی؛ یعنی حسن
نوبختی در کتاب فرق الشیعه خود نوشته است. ابوجعفر محمد طوسی از
عالمان بزرگ و پیشوایان شیعه در کتابش الغیبه ابن نصیر
را جاهل و ملحد معرفی می کند. ابن نصیر در سال 270ق و به روایتی
در سال 260ق درگذشت.(14)
عقاید فرقه نصیریه
نصیریه فرقه ای از
غالیان شیعه اند که به الوهیت امام علی بن ابی طالب
معتقدند و طبق نوشته کتاب الملل و النحل، برای اثبات نظر خود چنین
استدلال می کنند: «تجسم روحانی اجساد جسمانی، امری است که
هیچ عاقلی آن را انکار نمی کند. در باره خیر و نیکی،
مثال آن، جلوه گری جبرئیل (علیه السلام) در قالب بشر و به صورت
اعرابی است و درباره شر و پلیدی، ظهور شیطان به صورت
انسان است تا کارهای پلید خود را انجام دهد. و یا ظهور جن در
قالب بشری و سخن گفتن او مانند بشر است. لذا ما معتقدیم خداوند متعالی
به صورت اشخاصی آشکار می شود، و از آن جا که پس از پیامبر
اکرم(صلی الله علیه وآله) هیچ کس برتر از حضرت علی(علیه
السلام) نیست، او را خدا می دانیم.»
اساس اعتقادات این فرقه،
خداپنداشتن حضرت علی است. به نظر آنان، خدا در حضرت علی حلول کرده و
او در ابرها ساکن است.
آنان سلمان فارسی را بسیار
گرامی داشته، بزرگ می شمارند، زیرا او را پیامبرِ علی
بن ابی طالب می دانند. عبدالرحمان بن ملجم، قاتل حضرت علی را نیز
دوست می دارند و معتقدند او شیطانی را در کالبد علی کشت و
بدین گونه، با کشتن او، لاهوت را از ناسوت رها کرد؛ لذا هر که او را لعن
کند، تخطئه اش می کنند. آنان هم چنین شراب را محترم شمرده، آن را از
نور می دانند و برای تاک (اصل شراب) احترام بسیاری قائلند
و کندن و از ریشه درآوردن آن را گناهی کبیره می دانند. به
تناسخ نیز معتقدند و می پندارند که مؤمن، پیش از استقرار نهایی
در جایگاه خود، میان ستارگان، هفت مرتبه در گردونه تناسخ می
چرخد و دگرگون می شود. آنان می گویند: اگر انسان شروری بمیرد،
دوباره به صورت مسلمان یا مسیحی و یا یهودی
زاده می شود تا آن که از کفر پاک شود، و هر که علی را نپرستد، در زندگی
جدیدش به شکل سگ، استر، الاغ و یا شتر درمی آید.
نصیریه قبایل پراکنده
ای هستند که در سوریه در جبل علویین در اطراف حمص و حماة
در استان اسکندرون ترکیه و در کردستان ایران زندگی می
کنند.(15)
محمد الحبیب
محمد بن جعفر بن محمد بن اسماعیل
بن جعفر صادق بن محمد باقر بن علی زین العابدین بن حسین
بن علی بن ابی طالب، سومین امام مکتوم(پنهان) اسماعیلیان
است. برای پنهان داشتن نامش، به او لقب حبیب داده بودند و یا به
کنایه از این نام استفاده می کردند. فاطمیان معتقدند که
محمدحبیب پدر عبیدالله المهدی، صاحب دعوت در مغرب و بنیانگذار
دولت عبیدیان فاطمی است.(16)
پی نوشت ها:
[1] پنج شنبه اول محرم سال 270 = یازدهم
ژوئیه سال 883؛ چهارشنبه 27 جمادی الثانی سال 270 = اول ژانویه
سال 884.
[2] النجوم الزاهره، ج 3، ص 6؛ الولاة و
القضاة، ج 5، ص 213؛ تاریخ ابن اثیر،
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 110