responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 120

پیشاهنگ مترسلان بعدی؛ یعنی دبیران، منشیان و کاتبان دولتی شد.

مشکل القرآن، اعراب القرآن، کتاب القراءات، الرّد علی القائلین بخلق القرآن، عیون الشعر، غریب الحدیث، دلائل النبوة، کتاب الخیل، کتاب الأنواء، جامع النحو الصغیر، جامع النحو الکبیر، الرد علی المشبِّهه، معانی الشعر، طبقات الشعراء، کتاب الامامه و السیاسة، عیون الاخبار، أدب الکاتب، کتاب الأشربة، القداح و المیسر، کتاب المعارف، تأویل مختلف الحدیث و...از آثار اوست. او در 63 سالگی درگذشت. گفته می شود سال مرگ او 271ق بوده است.(2)

اسحاق بن کنداج

اسحاق بن کنداج ـ و به نوشته طبری، کنداجیق ـ سرداری از سرزمین خزران و از مشهورترین سرداران دولت عباسیان در دوران معتمد عباسی بود که مورد اعتماد آن سلسله بودند. معتمد، او را برای جنگ با زنگیان در سال 259ق اعزام کرد و او مانع رسیدن آب و غذا به آنان شد. در سال 266ق به عنوان امیر موصل و جزیره تعیین شد و با کُردهای یعقوبی که به رهبری مساور بجلی خارجی قیام کرده بودند، جنگید. هنگامی که مساور کشته شد، فرزندش رهبری قیام را به عهده گرفت. ابن کنداج بر کُردها تاخت و پسر مساور را کُشت. هنگامی که معتمد در سال 269ق براثر فشارهای برادرش الموفق عباسی به تنگ آمد و خواست به مصر برود، ابن کنداج مانع شد و او را به سامرا بازگرداند، لذا الموفق به او خلعت داد و دو شمشیر به او بخشید و او را پس از مرگ امیر مصر احمد بن طولون، به امارت مصر منصوب کرد. ابن کنداج از خمّارویه شکست خورد و نتوانست وارد مصر شود، لذا با خمّارویه مصالحه و او را داماد خود کرد. بدین ترتیب، حوزه حکومت خمّارویه تا موصل و جزیره گسترش یافت. سپس ابن کنداج را در سال 276ق امیر موصل کرد و او در همان جا درگذشت و پسرش محمد بن اسحاق به جای پدر نشست. برخی منابع، مرگ ابن کنداج را در سال 278ق ذکر می کنند.(3)

بقّی بن مخلد

ابوعبدالرحمان بقّی بن مخلد بن یزید اندلسی قرطبی، مفسر، محقق و از حافظان حدیث و از اهالی اندلس بود. به بغداد سفر کرد و از امام احمد بن حنبل و دیگر پیشوایان حدیث، حدیث شنید. او پیشوای مذهب و مجتهد بود که از همه اصحاب مذاهب، مطالب علمی گرفت و کتاب هایش منتشر شد و قاریان و پژوهشگران روزگارش از آنها استفاده می کردند. او کسی است که مذهب ظاهریه را وارد اندلس کرد.

تفسیرالقرآن از آثار اوست. ابن بشکوال درباره این کتاب می گوید: «در اسلام مانند چنین کتابی تألیف نشده است.» ابن حزم نیز درباره این کتاب نظری مشابه داشت. هم چنین کتابی در حدیث دارد که براساس نام های صحابه تنظیم شده است. به علاوه، تصنیفی دارد که در آن، فتاوای صحابه، تابعین و کسانِ پس از آنان را جمع کرده است. او هم چنین کتاب مُسندی در حدیث دارد. وی در 75 سالگی درگذشت.(4)

صاعد بن مخلد

وزیری از مردم بغداد بود. در آغاز مسیحی بود، سپس به دست الموفق عباسی مسلمان شد. الموفق او را وزیر کرده، به ا و لقب ذوالوزارتین داد. در دوراندیشی، نویسندگی، بزرگواری و بزرگ منشی در میان بزرگان زبانزد بود و ازبزرگ ترین بخشندگان به شمار می رفت.

الموفق برای پیکار با عمرو بن لیث از او پول خواست، و او از پرداخت آن خودداری کرد و میان آن دو کدورت پیدا شد، لذا الموفق او را در سال 272ق زندانی و اموالش را که بسیار هم بود مصادره کرد. صاعد تا سال 275ق در زندان ماند، آن گاه او را به خانه ای در غرب بغداد منتقل کردند تا در آن اقامت گزیند. سرانجام در همان خانه درگذشت.

بحتری او را طی قصیده ای مدح کرد که قسمتی از آن چنین است:

«خداوند، الموفق را برای گزینش کارهای درستِ ملوکانه و پرهیز از کژی ها موفق کرد.

او صاعد را برای بالاترین جایگاهی که ستارگان نیز از رسیدن به آن ناتوان می شوند، مناسب و شایسته دید (و به او وزارت بخشید).

پس عدالتش را چگونه می بینید در حالی که گرگ و میش در روزگارش همزیستی مسالمت آمیز دارند!

هنگامی که رایزنانِ خردمند از ارائه نظرِ درست درمانده می شوند، اوست که نظرهای استوار و سنجیده را عرضه می کند و راه درست را نشان می دهد.»(5)

پی نوشت ها:

[1] سه شنبه اول محرم سال 276 = ششم مه سال 889؛ پنج شنبه پنجم رمضان سال 276 = اول ژانویه سال 890.

[2] تاریخ بغداد، ج 10، ص 170 و 171؛ إنباه الرواة، ج 2، ص 143 و 147؛شذرات الذهب، ج 2، ص 1689؛ وفیات الاعیان، ج 3، ص 42؛ العبر، ج 2، ص 56؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 48؛ المنتظم، ج 5، ص 102؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج 1، ص 368؛ الفهرست، ص 115؛ فروخ،تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 329؛ الاعلام، ج 4، ص 280؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 222؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 75.

[3] تاریخ طبری، ج 9، ص 504، 506، 551، 653؛ همان، ج 10، ص 33؛ تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 394، 429 و 430؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص96؛ تاریخ

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست