نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 123
شعری که هنگام عیادت متوکل
ـ که تب کرده بود ـ سرود:
«نزدم آمدند و گفتند خلیفه رنجور
است؛ در حالی که آتش شوق در سینه ام زبانه می کشید، گفتم:
ای کاش تب خلیفه جعفر به
جان من می افتاد تا رنجش را من بکشم و پاداشم از آن خلیفه باشد!
این اندوه، مرا بس که با شنیدن
خبر تبدار شدن خلیفه دیگر نخوابیدم، و از این پس باید
شکیبا باشم.
جانم به فدایش باد! هرچند این
نیز برای سپاسگزاری از او و نیکی هایش کم
است.»
قطعه ذیل نیز از اوست:
«هر کس با روزگار هم کاسه شود، رفتارهای
ناپایدارش را نخواهد ستود. در حقیقت روزگار همواره به شیرین
و تلخ کردن کارها مشغول است، هر چیز، هر چند مدتی پایدار باشد،
همین که مدتش تمام شد، ناچار باید از آن روی پوشید و
منصوب شد.» عریب در سامرا در سال 277ق و در 96 سالگی درگذشت.(6)
محمد بن عبدالله اموی
محمد بن عبدالله بن عبدالرحمان بن حکم
اموی اندلسی، از امیران بنی امیه در اندلس و پدر
عبدالرحمانِ ناصر بود. محمد با برادرش مطرّف بن عبدالله میانه ای
نداشت. مطرّف از او نزد پدرشان بسیار بدگویی می کرد تا آن
که بدگویی هایش اثر کرد و خشم و ناراحتی اش را به فرزندش
محمد نشان داد و او نیز گریخت و به ابن حفصون پیوست و سپس امان
خواست و نزد پدر بازگشت. اما کار او هراس پدر را از فرزندش بیشتر کرد. مطرّف
هم چنان بدگویی می کرد تا آن که امیر فرمان داد محمد را
در یکی از اتاق های کاخ زندانی کنند.
آن گاه امیر برای برخی
از جنگ هایش خارج شد و فرزندش مطرّف را به جای خود در پایتخت
«قرطبه» تعیین کرد. مطرّف نیز فرصت را غنیمت شمرد و
برادرش محمد را کُشت. آن گاه پدر از بی گناهی و مظلومیت فرزندش
آگاه شد و به سختی اندوهگین شد و نوه اش عبدالرحمان بن محمد را ولی
عهد خود کرد.(7)
پی نوشت ها:
[1] شنبه اول محرم سال 277 = 25 آوریل
سال 890؛ جمعه شانزدهم رمضان سال 277 = اول ژانویه سال 891.
[2] نشوار المحاضره، ج 1، ص 151؛ تاریخ
طبری، ج 9، ص 544؛ همان، ج 10، ص 18 و 28؛ مروج الذهب، ج 4، ص 140 و 141؛ دیوان
بحتری، ج 1، ص 206؛ همان، ج 2، ص 108.
[3] تاریخ بغداد، ج 2، ص 73؛ طبقات
السبکی، ج 1، ص 299؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 59؛ العبر، ج
2، ص 55؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص77؛ الاعلام، ج 6، ص 205؛ المنتظم، ج 5، ص 107.
[4] البدایة و النهایه، ج
11، ص 58؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 76.
[5] الحلّة السیراء، ج 8، ص 83؛
البیان المغرب، ج 2، ص 133 و 134؛ المقتبس، ص 66 و 67؛ تاریخ المسلمین
فی الاندلس، ص 258 و 268؛ الاعلام، ج 3، ص 213.
[6] الاغانی، ج 21، ص 91؛ تاریخ
ابن اثیر، ج 7، ص 440؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 60؛ تراجم
النساء، ص 229 و 239؛ نساء الخلفاء، ص 55 و 63؛ طبقات الشعراء، ص 425؛ المستطرف فی
اخبار الجواری، ص 37 و 38؛ الاعلام، ج 5، ص 19؛ اعلام النساء، ج 3، ص 260.
[7] الحلّة السیراء، ص 91؛ العبر،
ج 4، ص 137؛ البیان المغرب، ج 2، ص 150؛ الاعلام، ج 7، ص 95؛ تاریخ
المسلمین فی الاندلس، ص 279.
سال 278 ق = 891ـ892 م(1)
رویدادها
حکام ایالت ها
* محمد فضلی برای دومین
بار به عنوان جانشین احمد بن عمر اغلبیامیر سیسیل می
شود.
قرمطیان
* قرمطیان در سواد کوفه پیدا
می شوند و با رهبری مردی به نام ابوسعید بن بهرام جنّابی
منسوب به گناوه (بندری در ایران) بر قطیف مسلط می شوند.
بلایای طبیعی
* آب رود نیل به صورت بی
سابقه ای فروکش کرده، کم می شود. چنین حالتی در تاریخ
مصر بی مانند است. گرسنگی، قحطی و خشکسالی همه جای
مصر را فرامی گیرد.
وقایع نظامی
پیکارها
* سرزمین روم: یازمان امیر
طرسوس با رومیان می جنگد، زخمی می شود و براثر آن درمی
گذرد، و محمد بن موسی بن طولون عموی خمّارویه امیر مصر به
جایش می نشیند.
قیام ها
* اندلس: می شوند. نزدیک دژ
بلای (poley) بین امیر عبدالله (امیر اندلس)
و عمر بن حفصون جنگی به پا می شود. ابن حفصون شکست می خورد و دژی
که در آن پناه می گرفت، سقوط می کند.
درگذشتگان
* ابن بانه* قاسم بن سیّار*
الموفق عباسی
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 123