نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 125
3.
نفح الطیب، ج 2، ص 256 و 257؛ الاعلام، ج 6، ص 15.
4. تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص
441؛ تاریخ طبری، ج 10، ص 20؛ تاریخ بغداد، ج 2، ص 127؛ العبر،
ج 2، ص 59؛ المنتظم، ج 5، ص 121؛ مروج الذهب، ج 4، ص 141؛ تاریخ الخلفاء، ص
365 و 366؛ الاعلام، ص 330؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 63؛ دیوان
بحتری، ج 2، ص 215.
سال 279 ق = 892ـ893 م(1)
رویدادها
خلافت
* معتمدبالله عباسی فرزندش جعفر
(المفوض الی الله) را از ولی عهدی برکنار و برادرزاده اش
ابوالعباس احمد بن طلحه (موفق عباسی) را به ولایتعهدی منصوب می
کند و به او لقب المعتضدبالله می دهد و اختیاراتی را که پدرش
داشت به او می بخشد.
* مرگ المعتمدعلی الله و بیعت
با ولی عهد او ابوالعباس احمد بن الموفق (المعتضدبالله)
* خلیفه المعتضدبالله، رافع بن
هرثمه را از امارت خراسان برکنار و به جایش عمرو بن لیث صفاری
را امیر خراسان می کند. رافع ضد خلیفه شورش می کند و به
محمد بن زید علوی در طبرستان ملحق می شود. خلیفه معتضد
عباسی خرید و فروش کتاب های فلسفی و جدلی و تشکیل
جلسه منجمان و داستان سرایان را برای مردم ممنوع می کند. معتضد
و خمّارویه امیر مصر با هم صلح می کنند. خمارویه با معتضد
بیعت کرده، به نام او خطبه می خواند و برایش هدایایی
می فرستند که از دست دادن آن به بیت المال زیان زد. پیشنهاد
می کند تا دخترش قطرالندی را به پسر خلیفه المکتفی تزویج
کند؛ خلیفه خودش با آن دختر ازدواج می کند و خمّارویه را بر
منطقه وسیعی (از فرات تا برقه) حاکم می کند؛ مشروط بر آن که سالیانه
سی صد هزار درهم برای خلیفه بفرستد.
حکام ایالت ها
* نصر بن احمد سامانی امیر
ماوراءالنهر درمی گذرد و برادرش اسماعیل به جایش می نشیند.
وقایع نظامی
قیام ها
* اندلس: عمر بن حفصون بر شهر البیره
چیره می شود. حوادث متعددی میان او و امیر عبدالله
امیر اندلس رخ می دهد.
درگذشتگان
* ابن مدّبر (ابراهیم)* اسحاق بن
عمران* بلاذری
* ترمذی (محمد)* سعید بن
توفیل* المعتمدعلی الله
* نصر سامانی
ابن مدبّر (ابراهیم)
ابواسحاق، ابراهیم بن محمد بن
عبدالله بن مدّبر، وزیری از دبیران مترسل و شاعران بود که در این
هنرها کسی همتای او نبود. او نزد متوکل علی الله بسیار
مقرّب بود و خلیفه او را مسؤول گردآوری خراج بصره و اهواز کرد.
در سال 256ق یاران و پیروان
صاحب الزنج وارد اهواز شدند و او را با عده ای دیگر اسیر کردند،
اما او توانست پس از یک سال از زندانش بگریزد. رئیس دیوان
ضیاعِ (اموال غیرمنقول) معتضد شد. او برادر احمد بن مدبّر (متوفای270ق)
است. بحتری او را طی قصایدی ستود؛ از جمله قصیده ای
که در آن از قهرمانی هایش در ماجرای حمله زنگیان اسارتش و
سپس گریزش یاد می کند. در بخشی از این قصیده
می گوید:
«اگر تو اسیر شدی، باکی
نیست، زیرا اسارت برای مردی که اسارت را بر گریز
مقدم داشته، ننگ نیست.
اگر دیگری جز تو در آن
تنگنا گیر کرده بود، هر آینه دَر هم می شکست و نیرویش
از بین می رفت.
آن بسیار گمراه به خواب رفت و در
اندیشه گریز تو نبود و نترسید که ممکن است نگاهبان و زندانبان
بخوابند و از تو غافل شوند.
او پنداشت تو از در می گریزی
و باید مواظب در بود؛ لیکن تو در اندیشه دیگری جز
در بودی.»
ابن مدبّر در بغداد و در 84 سالگی
درگذشت.(2)
اسحاق بن عمران
اسحاق بن عمران، ملقب به سم الساعه،
پزشک مشهوری از اهل بغداد بود. در دوران ابراهیم بن اغلب امیر
افریقیه و به دعوت او به قیروان مسافرت کرد و توسط او دانش پزشکی
در غرب نمایان و فلسفه شناخته شد. او پزشکی ماهر بود و در داروشناسی
و ترکیب داروها و شناخت علل بیماری ها بسیار توانمند بود.
ابراهیم بن اغلب که مجنون و به بیماری
مالیخولیا مبتلا بود ، بر او خشم کرد و دستور داد رگ بازویش را
زدند؛ آن قدر از او خون رفت تا وفات یافت. آن گاه دستور داد جسدش را به دار
بیاویزند.
کتاب نزهة النفس فی المالیخولیا
که پیش از آن مانندی نداشت، کتاب
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 125