responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 127

برایش ارسال شده نیز محروم می کنند.»

معتمد نخستین خلیفه ای بود که از سامرا به بغداد منتقل شد و پس از او دیگر هیچ یک از خلفا به سامرا بازنگشتند؛ بلکه بغداد را محل اقامت خود قرار دادند. معتمد از بخشنده ترین خلفا و مردی خوش فهم و شاعر بود، ولی غرق در هوس رانی و کامرانی بود، از ا ین رو برادرش الموفق قدرت را از چنگ او درآورد و پس از تحمیل این خواری بر وی، مردم او را کوچک شمردند.

در دوران او، قیام زنگیان آغاز شد و بیش از چهارده سال طول کشید. برادرش الموفق در سال 278ق و شش ماه پیش از او درگذشت. او پیش از مرگش، برادرزاده اش ابوالعباس احمد بن الموفق را به ولایت عهدی خود برگزید و به او لقب المعتضدبالله داد. پس از مرگ او، پیکرش را به سامرا بردند و در آن جا دفن کردند. گفته می شود که در حالی که میان خنیاگران و ندیمان خود بود و قبلا سر بز خورده بود، ناگهان جان سپرد. می گویند که آن سر را به زهر آغشته کرده بودند. هم چنین گفته می شود که در جام شرابش زهر ریخته بودند. او در بغداد و در پنجاه سالگی درگذشت.(7)

نصر سامانی

نصر بن احمد سامانی، بنیانگذار دولت سامانیان در ماوارءالنهر بود. اصلش از خراسان و از خاندان پارسی نامداری بود که نسبشان به ساسانیان می رسید. نیای بزرگش سامان با ابومسلم خراسانی، داعی بزرگِ دعوت عباسی همراه بود. فرزندش اسد به جایش نشست و در دوران خلافتِ هارون الرشید درگذشت.

اسد چهار پسر داشت: احمد؛ نوح؛ یحیی و الیاس. احمد را والی «فرغانه»، نوح را والی «سمرقند»، یحیی را والی «چاچ» و «اشروسنّه» و الیاس را والی «هرات» کرد. احمد از همه برادرانش خوش رفتارتر بود و روش خوبی داشت. او در سال 250ق در فرغانه درگذشت و هفت فرزند از جمله نصر از خود به جای گذاشت. نصر به جای پدر نشست و والی سمرقند، چاچ و اشروسنه شد.

معتمد در سال 261ق ماوراءالنهر را نیز به قلمرو حکومتی نصر منضم کرد و بدین ترتیب، بخارا و غزنه نیز جزو قلمرو او شدند. نصر مردی ادیب، متدین و شاعر بود.(8)

پی نوشت ها:

[1] دوشنبه اول محرم سال 279 = سوم آوریل سال 892؛ دوشنبه هشتم شوال سال 279 = اول ژانویه سال 893.

[2] معجم الادباء، ج 1، ص 292؛ الولاة و القضاة، ص 214؛ تاریخ طبری، ج 9، ص 472 و 477؛ تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 61 به بعد؛ جهشیاری، ص 102؛ خطط، ج 1، ص 314؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 43؛ أعتاب الکتاب، ص 159؛ رسائل البلغاء، ص 176 و 192؛ فرّوخ،تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 334؛ الاعلام، ج 1، ص 56.

[3] طبقات الاطباء، ص 478؛ طبقات الاطباء و الحکماء، ص 84؛ البیان المغرب، ج 1، ص 122؛ ذیل کشف الظنون، ج 2، ص 270؛ الطب الاسلامی، ص 127.

[4] معجم البلدان، ج 2، ص 127؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 65؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: بلاذری؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص43؛ الاعلام، ج 1، ص 252؛تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 161؛ الفکر الجغرافی فی التراث الاسلامی، ص 61.

[5] وفیات الاعیان، ج 4، ص 278؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 66؛ تذکرة الحفاظ، ج 2، ص 633؛شذرات الذهب، ج 2، ص 174؛ تهذیب التهذیب، ج 9، ص 387 و 389؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده ترمذی؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 189؛ مجلة العربی (سال 1966، شماره 88)، ص 106؛ الاعلام، ج 7، ص 213؛ کشف الظنون، ج 2، ص 1059.

[6] طبقات الاطباء، ص 541؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 17.

[7] تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 235 به بعد؛ تاریخ طبری، ج 9، ص 477؛ تاریخ بغداد، ج 4، ص 60؛ العبر، ج 2، ص 60؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 65؛ تاریخ یعقوبی، ج 3، ص 228؛ تاریخ الخلفاء، ص 265؛ مروج الذهب، ج 4، ص 101؛ الفخری فی الادب السلطانیة، ص 250 و الاعلام، ج 1، ص 102.

[8] النجوم الزاهره، ج 3، ص 83؛ ابن خلدون، ج 4، ص 333؛ تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 456 و پیش از آن؛ الاعلام، ج 8، ص 337.

 

سال 280 ق = 893ـ894 م(1)

رویدادها

خلافت

* المعتضدبالله عباسی، شاهزاده قطرالندی دختر خمّارویه امیر مصر را به عقد خود درمی آورد و برای او در بغداد کاخ الثریا را می سازد.

* یمن، دولت بنی الرّسی یحیی بن حسین بن قاسم الرسی به جانشینی پدرش حسین رهبر بنی الرسی در صعده و صنعاء می رسد و الهادی الی الحق لقب می گیرد.

وقایع نظامی

جنگ ها

* ترکستان: اسماعیل بن احمد سامانی به جنگ با ترکستان در ماوراء النهر می رود و با غنایم زیادی بازمی گردد.

* آذربایجان: محمد بن ابی الساج به جنگ مراغه می رود.

درگذشتگان

* ابن خردادبه* ابن طیفور(احمد)* محمد بن حسن بن سهل * هباری

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست