responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 128

ابن خردادبه

ابوالقاسم، عبیدالله بن عبدالله بن احمد بن خردادبه، تاریخ نگار و جغرافیدان، اهل بغداد و ایرانی تبار بود. جدّش زرتشتی بود و پدرش عبدالله (که مسلمان شد) فرماندار طبرستان بود و به سبب توفیق در رام کردن برخی مناطق دیلم که جزو قلمرو خلافت عباسی نشده بودند، بلندآوازه شد.

ابوالقاسم عبیدالله تحصیل خوبی داشت و نزد ابراهیمِ موصلی موسیقی آموخت و با معتمد عباسی در سامرا مرتبط شد. خلیفه او را از هم نشینان خود قرار داد و او را صاحب برید (دیوان مراسلات) در منطقه جبالِ ایران کرد. موقعیت و نوع شغلش به او اجازه می داد بر اسناد و مدارکی دست یابد که از آنها مواد لازم را برای آثارش فراهم کند که مهم ترین آنها کتاب المسالک و الممالک است. او در این کتاب، راه میان بغداد تا آسیای مرکزی که از جنوب تا هند امتداد یافته، و راه های شرق از ایران تا چین و راه های غرب از شامات تا مغرب بزرگ و راه های شمال از ارمنستان تا منطقه دریای خزر و جزیرة العرب و مغرب را وصف می کند. هم چنین در این کتاب، راه دریایی به هند و چین را توضیح می دهد.

کتابش شامل وصفی است از راه غرب که به اندلس می رود، هم چنین شرحی از شهر روم را در بردارد. وی هم چنین راه شمال را از خلال گذر از آذربایجان و قفقاز بیان می کند، هم چنان که راه های منشعب از بغداد به طرف جنوب شرقی و منتهی به مکه، مدینه و جنوب جزیرة العرب را توضیح می دهد. آن گاه او دو راه مهم را وصف می کند که بازرگانان یهودی از اروپا تا هند و چین از آن می گذشتند: یکی از سویس (در سرزمین مصر) و دریای سرخ و دیگری از انطاکیه و رود فرات می گذرد.

کتاب المسالک و الممالک برای وصف شهرها از نظر تیپوگرافی تاریخی منبع مهمی بود و بسیاری از جغرافیدانانِ متأخر مانند ابن الفقیه، ابن حوقل، مقدسی و جهانی پس از او از آن بهره بردند. کتاب الانواء، انساب الفرس، اللهوو الملاهی، الندماء و الجلساء و ادب السماع از دیگر آثار اوست. او هم چنین کتاب جغرافی نوشته بطلمیوس را به عربی ترجمه کرد.(2)

ابن طیفور(احمد)

ابوالفضل، احمد بن ابی طاهر طیفور خراسانی مروَزی (منسوب به مروز در خراسان) تاریخ نگار و از دبیران سخنور و روایتگر دیوان های شعر بود که از خاندان سلاطین خراسان برخاست و شاعر و حافظ احادیث بسیاری بود. تاریخ بغداد، کتاب المنظوم و المنثور، سرقات الشعراء، المؤلفین، سرقات البحتری من ابی تمام، فضل العرب علی العجم، اخبار بشّار بن برد و تاریخ الدولة العباسیه من سنة 204 الی سنة 218 از آثار اوست.(3)

محمد بن حسن بن سهل

پدرش حسن بن سهل، وزیر مأمون و از سرداران سپاه او بود. محمد به شیلمه(4) ملقب شده بود. وی کوشید برضد خلیفه معتضد خروج کند و به دعوت برای خلافت فرزند مهتدی بن واثق پرداخت. هنگامی که خبر فعالیت او به معتضد رسید، گریخت و به زنگیان پیوست و تا پایان کارشان با رهبرشان صاحب الزنج همراه بود. آن گاه دستگیر شد و او را نزد معتضد آوردند.

هنگامی که نزد خلیفه حاضر شد، معتضد دستور داد او را محکم به استوانه ای بستند. آن گاه او را بر آتش چرخاندند تا آن که پوستش پاره پاره شد. سپس گردنش را زدند و جسدش را کنار پل بغداد به دار آویختند.(5)

هبّاری

عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز بن منذر، از نوادگان هبّار بن سود قرشی، دومین فرد از خاندان خویش بود که به امیری «مرزِسند» رسید. مرکز این امیرنشین «منصوره» بود. پس از پدرش امیر شد و به نام خلیفه عباسی خطبه می خواند. پس از او فرزندانش به امارت رسیدند و این سلسله هم چنان ادامه یافت تا آن که سلطان محمود پسر سبکتکین غزنوی بر آنان غالب شد.(6)

پی نوشت ها:

[1] جمعه اول محرم سال 280 = 23 مارس سال 893؛ سه شنبه نوزدهم شوال سال 280 = اول ژانویه سال 894.

[2] الفهرست، ص 149؛ مروج الذهب، ج 4، ص 130 و 131؛تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 155 و 157؛ فرّوخ، تاریخ العلوم عند العرب، ص 195؛ حمیده، اعلام الجغرافیین المغرب، ص 106؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج 1، ص 268؛ الفهرست، ص 212؛ الفکر الجغرافی فی التراث الاسلامی، ص 57.

[3] معجم الادباء، ج 1، ص 156؛ مروج الذهب، ج 3، ص 381؛ تاریخ بغداد، ج 4، ص 211؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 27؛ الاعلام، ج 1، ص 138؛ الفهرست، ص 209؛ تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 167.

[4] شیلمه: تلخه گندم، المنجد.

[5] تاریخ طبری، ج 10، ص 32؛ نشوار المحاضره، ج 1، ص 145، بند 73؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 76.

[6] نزهة الخواطر، ج 1، ص 56؛ الاعلام، ج 4، ص 247.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست