نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 166
آتش اندوهم را فرومی نشاند و رنجم
را تحمل پذیر می کند.
آری! این مطلب که هیچ
محبوبی برای محبوب خود و هیچ دوستی برای دوست خود
ماندگار نخواهد بود، مایه تسلی خاطر من است.
اگر اندوه پایدارم او را زنده می
کرد، هم چنان برتو اندوهناک می ماندم تا به سویم باز گردی.»
شهرت تاهرتی به مغرب دور رسید
و امیر احمدِ (اکبر) بن قاسم بن ادریس امیر بصره (بصره مغرب) او
را دعوت کرد و امکانات خوبی در اختیارش نهاد و اموال بسیاری
به او بخشید. او نیز امیر را طی قصایدی مدح
کرد. آن گاه در دوران امیر دولت رستمیان، ابوحاتم یوسف بن محمد
بن افلح امیر تاهرت، به زادگاه خود و سپس به قیروان بازگشت و متمحض در
تدریس شد، اما زندگی اش در سایه امیر قیروان، ابراهیم
بن احمد اغلبی به خوشی نگذشت، لذا عازم تاهرت، شهر خود شد و همراه
پسرش عبدالرحمان به راه افتاد. در راه، راهزنان به آنان حمله کرده، اموالش را ربودند،
پسرش را کشتند و او را مجروح کردند و او زخمی به تاهرت رسید و در آن
جا مقیم شد، تا آن که در سال 296ق در صد سالگی درگذشت.(5)
پی نوشت ها:
[1] جمعه اول محرم سال 296 = سی ام
سپتامبر سال 908؛ یک شنبه پنجم ربیع الثانی سال 296 = اول ژانویه
سال 909.
[2] فوات الوفیات، ج 2، ص 450؛ تاریخ
بغداد، ج 5، ص 255؛ الوافی بالوفیات، ج 3، ص 61؛ العبر، ج 2، ص 106؛
الفهرست، ص185؛شذرات الذهب، ج 2، ص 225؛ الوزاء و الکتّاب، ص 314؛ بروکلمان، تاریخ
الادب العربی، ج 3، ص 16؛ فروخ،تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 382؛
الاعلام، ج 6، ص 355.
[3] البدایة و النهایه، ج
11، ص 110؛شذرات الذهب، ج 2، ص 226؛ وفیات الاعیان، ج 4، ص 259؛ تاریخ
بغداد، ج 5، ص 256؛ العبر، ج 2، ص108؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن
داوود».
[4] الاغانی، ج 10، ص 274؛ وفیات
الاعیان، ج 3، ص 76؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 108؛شذرات الذهب،
ج 2، ص 221؛ المنتظم، ج 6، ص 84؛ الفهرست ص 116؛ فوات الوفیات، ج 1، ص 505؛
بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 53؛ فروخ،تاریخ الادب
العربی، ج 2، ص 377؛ العصر العباسی الثانی، ص 324 و 347؛ دائرة
المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن المعتز»؛ الاعلام، ج 4، ص 261؛ تاریخ
ابن اثیر، ج8، ص 11-14 و 20؛ تاریخ طبری، ج 10، ص 137 و 147.
[5] الحلة السیراء، ج 1، ص 173؛ وفیات
ابن منقذ، ص 154؛ البیان المغرب، ج 1، ص 153؛ فروخ،تاریخ الادب العربی،
ج 4، ص 151 و 154؛ مجلة العربی (سال 1963، شماره 53) ص 79 و 85؛ الاعلام، ج
2، ص 37.
سال 297 ق = 909ـ910 م(1)
رویدادها
حاکمان ایالت ها
* مقتدر عباسی، حسین بن
حمدان را به عنوان امیر دیاربکر می گمارد.
* درگذشت عیسای نوشری
امیر مصر و نصب ابومنصور، تکین بن عبدالله خزری به جانشینی
او.
* درگذشت یحیی بن
قاسم رسی، امیر دولت بنی رسی در یمن و جانشینی
فرزندش محمد بن یحیی به جای پدر. دولت رسی تا سده
ششم هجری استمرار یافت.
آمدن مهدی به افریقیه
* عبیدالله مهدی، داعی
بزرگ اسماعیلیان از شهر سلمیه خارج شده، به افریقیه
می رود. در شهر رقاده با ابوعبدالله شیعی دیدار کرده،
دولت عبیدیان اسماعیلی را برپا می کند. این
دولت به دولت فاطمیان شناخته می شود و تا سال 567ق استمرار می یابد.
اتخاذ تدابیر مربوط به مسیحیان
و یهودیان
* خلیفه دستور می دهد هیچ
یک از یهودیان و مسیحیان، جز در حرفه پزشکی و
صرّافی، به کار گرفته نشوند و آنان به پوشیدن لباسی عسلی
رنگ ملزم می شوند.
آبادانی
* خلیفه کاخی می سازد
که به کاخ شجره معروف می شود، زیرا در استخر آن، درختی از طلا و
نقره قرار می دهد.
وقایع نظامی
درگیری با امیرانی
که با شمشیر به قدرت رسیدند
* لیث بن علی بن لیث
صفاری بر فارس چیره می شود. مقتدر سپاهی به فرماندهی
مونس مظفر به طرف او اعزام می کند. مونس بر لیث پیروز شده، او
را اسیر می کند و به بغداد می فرستد. لیث در بغداد زندانی
و در سال 299ق کشته می شود.
درگذشتگان
* جنید صوفی* لیث
صفاری* محمد بن سلیمان حنیفی* نوشری (ابوموسی)
جنید صوفی
ابوالقاسم، جنید بن محمد بن جنید
بغدادی، خزّاز، هم چنین معروف به قواریری، از صوفیان
و عالمان دینی و اصلش از نهاوند بود و در بغداد زاده و بزرگ شد. به
سبب آن که پوست خز تهیه می کرد و می فروخت، به خزاّز معروف شد و
چون پدرش شیشه گر بود، به او قواریری نیز گفته می
شد. یکی از معاصرانش درباره اش می گفت: «چشمانم مانند او را ندیده
است. نویسندگان برای الفاظش شاعران برای شیوایی
او و متکلمان برای معانی و مفاهیم گفته هایش، در مجلسش
حاضر
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 166