responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 171

* زیادة الله بن اغلب (ابومضر)

* معدَّل صفار* مقدم بن معافی

ابراهیم شیبانی

ابویسر، ابراهیم بن احمد شیبانی بغدادی، معروف به ریاضی کاتب، از دبیران دانشور و ادیب بود. در بغداد از محدثان بزرگ حدیث شنید و با جاحظ، مبرّد، ثعلب و ابن قتیبه دیدار کرد و از شاعران؛ دعبل، ابوتّمام و ابن جهم، و از دبیران؛ سعید بن حُمَید، سلیمان بن وهب، احمد بن ابوطاهر و... را درک کرد.

از خراسان تا اندلس را زیر پا گذاشت و در قیروان ماندگار شد و رئیس دیوان انشای (دبیرخانه) ابراهیم بن احمد بن اغلب امیر افریقیه شد و پس از او، دیوان انشای پسرش ابوالعباس عبدالله را به عهده گرفت. آن گاه در دوران زیادة الله بن عبدالله واپسین امیر دولت اغلبیان، سرپرست بیت الحکمه شد و در آغاز حکمرانی عبیدالله مهدی، در قیروان از دنیا رفت.

کتاب سراج الهدی، معانی القرآن، مسند و در حدیث، کتاب لقط المرجان و کتاب المرصّعة و المدبّجة از آثار اوست.(2)

احوص بن فضل

ابوامیّه، احوص بن فضل بن معاویة بن غسّان غلابی، در بغداد به تجارت خز مشغول بود. هنگامی که علی بن محمد بن فرات از وزارت برکنار شد و خلیفه المقتدی او را خواست، نزد احوص پنهان شد و به او گفت: «اگر دوباره وزیر شوم، چه می خواهی برایت انجام دهم؟» احوص پاسخ داد: «مرا به یکی از منصب های دولتی بگمار!» چندی بعد، خلیفه از ابن فرات خشنود شد و او را به وزارت بازگرداند. احوص نزدش رفت و از او خواست او را به کاری بگمارد. ابن فرات به او گفت: «وای برتو! فرمانداری، امارت، سرداری سپاه، دبیری، ریاست شرطه و دیگر اعمال دولتی از تو ساخته نیست؛ پس تو را به چه کاری بگمارم؟!» پاسخ داد: «نمی دانم.» گفت: «تو را به منصب قضا می گمارم.» و او را قاضی بصره، اهواز و واسط کرد. احوص کم سواد بود، ولی پاکدامنی و درویشی اش اثر کم سوادی اش را می پوشاند. هنگامی که ابن فرات دوباره به او غضب شد، امیر بصره، احوص را دستگیر و زندانی کرد. او هم چنان در زندان ماند تا از دنیا رفت. ابن جوزی می گوید: «تا جایی که می دانیم، او تنها قاضی ای است که در زندان درگذشته است.»(3)

زیادة الله بن اغلب (ابومضر)

ابومضر، زیادة الله سوم، فرزند ابوالعباس عبدالله بن ابراهیم بن احمد اغلبی، واپسین حکمران سلسله اغلبیان بود. سه تن از خادمانش را برای کشتن پدرش ابوالعباس راهی کرد و پس از کشته شدن پدر، به جایش نشست و فرمان داد آن سه را کشتند و جسدشان را بر دروازه قیروان به دار آویختند.

زیادة الله به کامرانی، شادخواری، هوسرانی و همنشینی با ندیمان و دلقکان پرداخت و از پرداختن به کشورداری و رعیت نوازی روی گرداند. در این دوران، قدرت ابوعبدالله شیعی ـ که داعی عبیدالله مهدیبود ـ رو به فزونی گذاشت. ابوعبدالله در رأس سپاهی از قبیله کتامه به سوی زیادة الله تاخت و در نبردی در سال 296ق بر او پیروز شد و شهر «اربس» (پایگاه و پناهگاه زیادة الله) را تصرف کرد. زیادة الله از «أربس» خارج شد و راه قیروان را پیش گرفت. در آن شهر، هرچه می توانست از مال و کالا با خود برداشت و متوجه شهر «رقاده» شد که جدش ابراهیم بن احمد آن را بنا نهاده بود شد. هنگامی که سپاهیان ابوعبدالله شیعی او را تعقیب کردند، به مصر گریخت و در آن جا درگذشت.

او واپسین امیر سلسله اغلبیان در افریقیه بود و عبیدالله مهدی نخستین فرمانروای شیعیان اسماعیلی فاطمی، جای او را در آن جا گرفت.(4)

معدَّل صفاری

معدل بن علی بن لیث صفاری در سال 297ق و پس از برادرش لیث بن علی امیر سیستان شد. حسین بن علی مرورودی فرمانده سپاه احمد بن اسماعیل سامانی با او جنگید و معدل با او مصالحه کرد، امان خواست و سیستان را در سال 298ق به او تسلیم کرد. حسین او را با خود به بخارا ـ که امیر سامانی در آن می زیست ـ برد و امیر؛ او، خانواده و همراهانش را به هرات فرستاد، و معدل در آن جا درگذشت.(5)

مقدّم بن معافی قَبْری

شاعری اندلسی از شاعران دربار امیر عبدالله بن محمد و نخستین کسی بود که شعر «موّشح» را در اندلس ابداع کرد. احمد بن عبدربه، صاحب کتاب العقد الفرید و دیگر شاعران مانند عباده قزّاز (متوفای 555ق) شاعر معتصم بن صمادح امیر المریه، ابن رافع، شاعرِ یحیی، مأمون بن ذوالنون و ابن سهل، شاعرِ اشبیلیه و... این شیوه را از او فراگرفتند. مقدم بن معافی به قبری نیز معروف است. قبری منسوب به قَبْر، یکی از قصبات توابع قرطبه در اندلس است.(6)

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست