responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 202

وقایع نظامی

قیام ها

خوارج: صالح بن محمود بجلی همراه عده ای از اعراب بنی مالک شورش می کنند و وارد سنجار می شوند و از مردم مقداری مال می گیرند. خارجی دیگری به نام أغرّ بن مطره ثعلبی همراه عده ای از اعراب در نواحی رأس العین قیام کرده، وارد کفر توثا می شوند و غارت و کشتار می کنند. ناصرالدوله، حسین بن حمدان امیر سرزمین ربیعه سپاهی را به جنگ آنها می فرستد که هر دو خارجی را اسیر می کنند و به بغداد می فرستند.

* اندلس: عبدالرحمان ناصر خلیفه اموی شهر بَلاخُس (بطلیوس) را محاصره و فتح می کند و قیام عبدالرحمان جلّیقی را سرکوب می کند. عبدالرحمان ناصر شهر «طلیطله» را تصرف می کند و آن را زیر فرمان خود می آورد.

درگیری امویان اندلس و فاطمیان

* مغرب دور: عبدالرحمان ناصر «سبته» را بهوسیله سردار خود، فرج بن عفیر می گیرد و آن را از دست بنی عصام، والیان بربریِ هم پیمان فاطمیان رها می کند و بزرگان بربری سر به فرمان او می نهند. عبدالرحمان ناصر پس از سلطه بر «سبته» و «طنجه» (که قبلا آن را گرفته بود) بر تنگه جبل الطارق دست می یابد.

درگذشتگان

* ابن صاعد

* قاضی تنوخی* لؤلؤی

ابن صاعد

پابومحمد، یحیی بن محمد بن صاعد هاشمی (از طریق پیمان ولاء) از بزرگان حافظ حدیث و اهل بغداد بود. به شام، مصر و حجاز سفر کرد. در عراق هیچ یک از همگنانش به پایه استعداد و قدرت فهم او نبودند. تألیفاتی از روایات و سنن دارد که به ترتیب احکام آورده است. وی در نود سالگی درگذشت.(2)

قاضی تنوخی (احمد)

ابوجعفر، احمد بن اسحاق بن بهلول بن حسان بن ابی سنان، معروف به قاضی تنوخی، از قضات حنفی مذهب و فردی عادل و موثق و احادیث زیادی استماع کرده بود. عالم به نحو و خوش بیان بود و نیکو شعر می گفت و احکامش پسندیده و وی از قضات بزرگ شمرده می شود.

در شهر انبار به دنیا آمد و بیست سال قاضی شهر «المنصور» (بغداد) بود کتاب فی علم النحو علی مذهب الکوفیین، الناسخ و المنسوخ و ادب القاضی از تألیفات او است.

تنوخی در 87 سالگی در بغداد درگذشت.(3)

لؤلؤی

ابوبکر، احمد بن ابراهیم بن ابی عاصم لؤلؤی قیروانی، از نحویانِ قیروان و از دانشمندان و ناقدان لغت و ادبیات است. حافظه ای قوی داشت بیشتر دیوان های اشعار عرب را حفظ کرده بود. شعر خوب می سرود و در بیشتر شعرهایش از روش شعر عرب و محتوای آن پیروی می کرد. پدرش فردی متموّل بود، از این رو وی کسی را برای کسب مال، مدح نمی کرد. در آخرِ عمر، شعر را رها کرد و در پی فقه و حدیث رفت.

از اشعار وی در زمینه تغزل چنین است:

«ای آثار به جا مانده از قبیله ای که به «وادی الغضی» کوچیده! حال و روزگار دوستان من چگونه است؟

حال آن رعنا، آن زیبا رویی که برگونه اش آب ملاحت فخر می فروشد، چگونه بود؟

گویا میان ما آن جام شراب مشک فامِ دست نخورده گوارا دست به دست نگشته بود!

و گویا سرم را برکف نرم دستش نگذاشته بودم! و گویا شب، ما را در یک مکان جمع نکرده بود!

دست جدایی به یک باره او را از من گرفت و من نمی دانستم جدایی کشنده است.

آن زمان که اشتران و کجاوه هایشان کوچ کردند، در حالی که اشک برگونه ام روان بود، نفرین کردم.

که اگر آنچه حسودان و بدخواهانم از من برای تو گفته اند راست باشد، من سمّ مهلک خورانده شوم.»

وی در 46 سالگی درگذشت.(4)

پی نوشت ها:

[1] چهارشنبه اول محرم سال 318 = سوم فوریـه سال 930؛ شنبه هشتم ذیحجه سال 318 = اول ژانویه سال 931.

[2] تذکرة الحفاظ، ج 2، ص 305؛ تاریخ بغداد، ج 14، ص 231 و 234؛ العبر، ج 2، ص 173؛ المنتظم، ج 6، ص 235؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 228؛ الاعلام، ج 9، ص 207.

[3] البدایة و النهایه، ج 11، ص 165؛ تاریخ بغداد، ج 4، ص 30؛شذرات الذهب، ج 2، ص 276.

[4] إنباه الرواة، ج 1، ص 27؛ الاعلام، ج 1، ص 81.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست