responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 204

نزدیک شود، به کام آن درافتد.

آهسته آهسته وارد کبوترخانه می شدی و جوجه ها را بی درنگ می بلعیدی.

گمراهی، گوشت آن جوجگان را طعمه تو کرد، و صاحبان آنها قتل تو را صلاح دیدند.

مکافات از بین رفتنی نیست؛ گرچه مدّتی به تأخیر افتد.

تو می خواستی جوجه ها را بخوری، ولی روزگار، تو را به ستم خورد؟

این از منطق دور است و خیلی کم اتّفاق می افتد.

خدا به آن خوراک برکت ندهد که در شکم باعث هلاکت شود!»

دیگر شعر او در تغزل چنین است:

«با خنده ام سوزش عشقت را فرومی نشانم، و بسا شب ها که بیدار می مانم و اشک ها رازم را آشکار می کنند.

چشم را می بندم؛ در حالی که تشنه دیدن او است. و از خود پنهان می دارم، عشق آن که قلبم در هوای او است.

در شگفتم چگونه چشمم خواهان دیدار تو است؛ در حالی که از ناحیه تو هیچ کمکی به دل من نمی شود؟!

من آب می شوم و می پوسم به خاطر عشق پایدارت، و چشمانم بیدار می ماند آن دم که همه چشم ها در خوابند.»(2)

ابن فطیس (محمد)

ابوعبدالله، محمد بن فطیس بن واصل غافقیِ البیری (منسوب به «البیره» از نواحی «غرناطه») محدّث اندلس، حافظ، فقیه، فردی درست کردار، زیرک و بزرگوار بود. برای دیدار او از راه های دور بار سفر می بستند. از همه عالمانِ پس از خود برتر بود. در سال 257ق به مشرق سفر کرد و در مصر، مکه و شام از عالمان آن زمان حدیث شنید. مردم به البیره می رفتند تا از دانش او بهره برند. کتاب الروع و الأهوال و کتاب الدعاء از تألیفات او است.(3)

ابن قدامه (جعفر)

ابوالقاسم، جعفر بن قدامه، یکی از کاتبان بزرگ و دانشمند بود. وی به تمام معنا ادیب بود و خوب می فهمید. در فن نگارش تألیفاتی دارد و شعر هم می سرود؛ از جمله:

«اگر من مالی داشتم، به من نمی گفتند تو زشت رویی و کسی عاشق تو نمی شود!

چه بسا جوان هایی که نه زیبایند و نه خوش بیان، ولی مالشان آنها را زیبایی و زینت بخشیده است.

هر کس دارایی دارد، هیچ زشتی ای به او ضرر نمی رساند؛ هرچند بگویند او آدم احمقی است.»(4)

ابن مسرّه(محمد)

ابوعبدالله، محمد بن عبدالله بن مسرّه قرطبی، صوفی و فیلسوف بود. او میان مکتب اعتزال و عقاید باطنیّه و آرای فیلسوفان و فقیهان جمع کرد. در قرن سوم هجری عقاید بدعت آمیز باطنیه در افریقیه گسترش یافته بود. به یاری حکومت شیعی فاطمیان و با کوشش شخصیت های آن، در گسترش دعوت فاطمیان ساختاری سیاسی به خود گرفته بود. چیزی نگذشت که دامنه آن به اندلس رسید و ابن مسرّه تحت تأثیر فلسفه باطنی و نظریات باطنیان قرار گرفت. او عقاید خود را در پس پرده عبادت و زهد پنهان می داشت. به زندقه متّهم شد؛ پس به مکّه گریخت و وانمود کرد قصد انجام حج دارد. در آن جا با صاحب دعوتانِ اسماعیلیه باطنیه دیدار کرد و سپس به قرطبه بازگشت و در خلوت گاه خود (واقع در یکی از کوه های قرطبه) اقامت گزید.

در آن جا محلّی تأسیس کرد که درس ها و عقاید خود را بیان می کرد و مسائل مشکل را با روشی جالب و بیانی رسا طرح می کرد که برای مبتدیان قابل فهم بود. او برای شاگردانش به روش باطنیان رموز مشکل را با توجیه ظاهر می گشود و سطحی نگران می پنداشتند مطابق رأی اهل سنّت سخن می گوید. ابن مسرّه تحت یک پوشش مذهبی به دفاع از مذهب خود، از آرای معتزله و باطنیه دفاع کرد و در نتیجه، به زندقه متهم شد و تمام کتاب هایش به آتش کشیده شد.(5)

ابن منذر (نیشابوری)

ابوبکر، محمد بن ابراهیم بن منذر نیشابوری، فقیهی مجتهد و حافظ حدیث و پیشوا و مفتیِ اهل مکّه بود. حافظ ذهبی درباره اش گفته است: «ابن منذر کتاب هایی دارد که همانندش تألیف نشده است.»

المبسوط فی الفقه، الاوسط فی السنن و الاجماع و الاختلاف، الإشراف علی مذاهب اهل العلم، اختلاف العلماء، تفسیر القرآن و... از تألیفات او است که پاره ای چاپ شده و برخی به صورت دستنویس باقی مانده است.(6)

کعبی (ابوالقاسم)

ابوالقاسم، عبدالله بن احمد بن محمود کعبی (از بنی کعب) بلخی خراسانی، یکی از پیشوایان معتزله بود و معتزلیان پیرو او را کعبیه می نامیدند. وی در علم کلام، اندیشه ها و حرف های خاص خود دارد؛ از جمله: خداوند سبحان دارای اراده نیست، افعال او در حقیقت، غیر

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست