responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 208

ابن درید

ابوبکر، محمد بن حسن بن درید ازدی، نسب او به واسطه ازدیان عمان به قحطان می رسد. در بصره به دنیا آمد و در آن جا بزرگ شد و علم و دانش را از عالمان بصره فراگرفت. در سال 257ق هنگامی که زنگیان وارد بصره شدند، او به عمان هجرت کرد و دوازده سال در آن جا اقامت گزید. به بصره بازگشت، سپس همراه والی اهواز، عبدالله بن محمد بن میکال به اهواز رفت تا مربی فرزندش اسماعیل میکالی باشد.

از سوی والی اهواز سرپرستی دیوان فارس بدو سپرده شد. چون مدّت استانداری عبدالله پایان یافت، به خراسان رفت و ابن درید نیز با او همراه شد. پس از مرگ عبدالله، ابن درید به بغداد بازگشت. مقتدر عباسی ماهیانه پنجاه دینار برای او مقرر کرد تا به امر تعلیم و تربیت مشغول باشد و این مقرری تا هنگام مرگ او ادامه داشت.

ابن درید از دانشمندان سرآمد در لغت و از سخن سنجان و شاعران بود. دانشمندان مشهوری چون: سیرافی، مرزبانی، ابوالفرج اصفهانی، ابوعلی قالی، زجّاجی و ابن خالویه از او دانش آموختند. معروف ترین و مهم ترین تألیفش کتاب الجمهره در علم لغت است که آن را برای بنی میکال در آن زمان که در دربارشان بود، تحریر کرد. الملاحن، غریب القرآن، ادب الکاتب، المقصورو الممدود، المجتنی من اقوال الرسول، المقتنی و... از دیگر تألیفات اوست.

با قصیده مقصوره اش که به مقصوره ابن درید معروف است، شهرت یافت. در این قصیده، خاندان میکال را می ستاید. مطلع آن چنین است:

«ای دختر آهووش که در حال چیدن گل های خُزامی (سنبل وحشی) در میان درختان روییده و در شن سپید هستی!

آیا (موی) سرم را نمی بینی که رنگ آن حکایت از کرانه سپید صبح در دامن تاریکی می کند؟» در بخشی دیگر از این قصیده چنین می گوید:

«مردم مثل روئیدنی ها هستند: برخی سرسبزتر و تازه با شاخه زیبا، ولی میوه تلخ دارند.

و بعضی در نظر، کوچک و خوار می نمایند، ولی اگر میوه آن را بچشی، در کام بسیار گوارا است.

مردم با کسی که نادار شد دشمن اند، گرچه در دارایی هایش با ایشان شریک بود.

عقل بدون بخت و اقبال، تو را به جایی نمی رساند؛ و جهل تو را زمین نمی زند اگر بخت با تو یار باشد.

کسی که از روزگار و زندگی اش پند و عبرت نگیرد، به گمراهی و کوری سزاوارتر است تا به هدایت.

هنگام مشکلات، مردم (گاهی) هزارشان چون یکی است و (گاهی) یکی چون هزار به کار آید.

برای جوانمرد آنچه را پیشاپیش و در حیات خود می بخشد، باقی می ماند؛ نه آنچه اندوخته است.

از انسان پس از مرگ تنها آوازه ای می ماند؛ بکوش! تا نامی نیک از خود به جای گذاری.

برای انسان آزاده ملامت کافی است؛ ولی برده را جز چوب، چیزی به راه نمی آورد.

شمشیری که برندگی آن را آزموده ای، اگر یک بار کندی کرد، زبان به ملامتش مگشای!

کار گردش روزگار، چنین است که گاهی جوانمرد را زمین زده، گاهی رفعت دهد.

از کسانی که به درّه سقوط و نیستی افتاده اند، تعجب مکن! شگفت از کسانی است که چگونه توانسته اند از این همه مهالک جان سالم بدر برند.»

قطعه ذیل نیز از سروده های او است:

«خیلی از دوستان به تو نزدیک هستند؛ تا وقتی ایام به کامت باشد.

با تو اظهار دوستی کرده، با خوش آمدگویی و روی باز برخورد می کنند.

ولی اگر از روزگار ـ که همواره آبستن حوادث است ـ مصیبتی به تو رسد، با آن همدست گرفتاری می شوند.

با نرمی، دوستی با کسانی را که از فقرا دوری می جویند و عاشق ثروتمندانند، رها کن!

و بر تو باد به دوستانی که با تو یک رنگند؛ چه در دارایی و چه ناداری!»

ابن درید در نود سالگی درگذشت و در بغداد به خاک سپرده شد.(2)

ابوهاشم جبّایی

ابوهاشم، عبدالسلام بن ابی علی جبّایی، منسوب به «جِبّی» (از آبادی های بصره) است. نسبش به اَبان، مولای عثمان بن عفّان می رسد و از مشهورترین عالمان علم کلام است. او و پدرش از عالمان بزرگ معتزله بودند و نوشتار زیادی طبق مکتب معتزله دارند. آن دو به بسیاری از مسائل، آرای منحصر به خود دارند که در کتب معتزله موجود است.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 208
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست