نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 220
اخبار ملوک الاندلس، کتاب صفة قرطبه،
اخبار عمر بن حفصون، و اخبار عبدالرحمان بن مروان الجلّیقی، از تألیفات
اوست.(2)
نعمان ارسلانی
ابوالحسام، نعمان بن عامر بن هانی
بن مسعود بن ارسلان تنوخی لخمی، امیری آگاه به فقه مالکی
و شاعری از اسلاف آل ارسلان لبنان بود. در بغداد دانش آموخت. همیشه
همراه جاحظ بود و از مبرّد علم فراگرفت و در سال 239ق به لبنان بازگشت. رسیدگی
به امور ساحلی و سپس اداره شهر «صفد» نیز بدو سپرده شد.
در سال 262ق جنگ هایی با
سرکشان و در سال 303ق با فرانک ها در «رأس بیروت» داشت. کتاب تیسیر
المسالک الی مذهب مالک و دیوان شعری از آثار اوست. عمری
طولانی داشت؛ حدود صد سال زیست.(3)
پی نوشت ها:
[1] شنبه اول محرم سال 325 = نوزدهم
نوامبر سال 936؛ یک شنبه چهاردهم صفر سال 325 = اول ژانویه سال 937.
[2] نفح الطیب، ج 2، ص 118؛
بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 87.
* بجکم رائقی وارد بغداد می
شود، و ابن رائق می گریزد. بجکم با حکم خلیفه، به جای او
به مقام امیرالامرایی گماشته می شود و حکومت مشرق به او
داده می شود.
* بجکم حاکم مطلق می شود و
ابوجعفر محمد بن یحیی بن شیرزاد را وزیر می
کند.
وزارت
* خلیفه، ابوالفتح فضل بن فرات را
از وزارت برکنار، و برای بار چهارم ابوعلی بن مقله را وزیر می
کند. این در حالی است که خلیفه با سعایت ابن رائق دستور
قطع دست ابن مقله را داده بود.
مبادله اسیران میان
مسلمانان و رومیان
* انجام مراسم پرداخت فدیه میان
مسلمانان و رومیان بر کرانه رود «بدندون». بدین ترتیب 6300 زن و
مرد مسلمان که برای آنها فدیه داده شد، از اسارت آزاد شدند.
وقایع نظامی
گسترش دامنه حکومت دیلمیان
* معزالدوله ابوالحسین احمد بن بویه
امیر کرمان بر اهواز دست می یابد.
درگذشتگان
* ابن روح
* خبز اُرزّی
حسین بن روح
ابوالقاسم، حسین بن روح بن بحر
البیّ نوبختی، از نظر شیعه دوازده امامی، سوّمین نایب
صاحب الامر (امام منتظر) در زمان غیبت است. او در مقام نایب امام (که
در سال 260ق از دیدگان نهان شده بود) وظیفه داشت توقیعاتی
صادر کند(2) که از نظر شیعه، حکم قانون داشت. ابن روح در دربار خلیفه
مقتدربالله یاران زیادی پیدا کرد. حکم نیابت خود را
از دست ابوجعفر عمری، نایب پیشین گرفت و پس از خود،
ابوالحسین سمری را به عنوان نایب امام غایب معین
کرد.(3)
خبز اُرزّی
ابوالقاسم، نصر بن احمد بن مأمون بصری،
معروف به خبز ارزّی (نان برنجی فروش) شاعر معروف، سواد خواندن و نوشتن
نداشت. در محله مَربَد بصره نان برنجی می پخت و اشعاری می
سرود که بیشتر عاشقانه بود. مردم گرد او حلقه می زدند و از شعرهایش
به وجد می آمدند و از حال و کار او تعجب می کردند.
شاعران مرتب به دکان او می آمدند
تا اشعارش را بشنوند.
از اشعار او است:
«چنین بود که دوست به دیدار
دوست می رفت تا می بنوشد، آواز خنیاگران شنید.
و امروز، چنین شده که دوست به دیدار
دوست می رود تا درد دل و شکایت از دست روزگار کند.»
در شعر دیگر می گوید:
«هلال ماه و روی دوست را بدیدم؛
هر دو چون هلال به نظر می آمدند.
از بس در آن دو خیره شدم، سر
گردان ماندم و ماه شب را از ماه آدمیان تشخیص ندادم.
اگر گلگونگی و سرخی گونهها،
و سیاهی موهایش نبود،
هرآینه، ماه را دوست می
پنداشتم و دوست را ماه، خیال می کردم.»
و دیگر شعر او چنین است:
وقتی زبان آدمی یاوه
گو شد، چنین زبانی، مصیبت زا است.
اگر می خواهی سرفراز و ایمن
زندگی کنی، سنجیده بگو و حساب شده رفتار کن!»(4)
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 220