نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 223
*
یمامه و بحرین در دست قرمطیان قرار گرفت.
* آنچه از سرزمین ها که در دست خلیفه
ماند، بغداد و سواد عراق بود.
درگذشتگان
* ابن بطریق
* ابن شنبوذ
* ابن عبدربّه
* ابن مقله
* ابن یونس(متّی)* حسن
اصطخری* ابوالعباس خصیبی
ابن بطریق
سعید، معروف به ابن بطریق،
پزشکی معروف از مسیحیان قبطی مصر بود. به عنوان مورخ و
پزشکی پیشرو در زمان خود ظهور کرد. در فسطاط به دنیا آمد و در
سال 321ق قاهربالله عباسی او را به سراسقفیِ اسکندریّه گماشت و
انتیشیوس نامیده شد. او نخستین کسی است که سریانی
های پیرو تعالیم یعقوب برادعی (متوفای 578م)
را به نام یعقوبیان خواند.
کتابی در طب و کتاب علم و عمل که
مجموعه دانستنی های علم پزشکی است و کتاب دیگری
درباره تاریخ خلفا و پادشاهان و سرداران و... از تألیفات اوست. او
سرانجام در 65 سالگی درگذشت.(2)
ابن شنبوذ
ابوالحسن، محمد بن احمد بن ایوب
بن صلت بن شنبوذ، مقری بغدادی، از قاریان بزرگ و مشهور و تنها
کسی بود که قرائت های شاذّ را می دانست و آنها را در محراب می
خواند. این کارش مورد پسند قرار نگرفت و خبر قرائتش به محمد بن مقله وزیر
رسید. وزیر او را فراخواند و چند روزی او را در خانه خود زندانی
کرد. سپس جمعی از کارشناسان قرآن را به حضور طلب کرد و ابن شنبوذ را احضار
کرد و او در حضور وزیر به مناظره وادار شد. او با وزیر درشتی
کرد؛ وزیر هم دستور داد او را بزنند. در حالی که کتک می خورد،
به او نفرین می کرد که خداوند دستش را قطع و جمعش را پراکنده کند؛ که
چنین هم شد. سپس قرائت های مخصوص خود را خواند که به او اشکال گرفتند
و رد کردند و از او خواستند توبه کند و او نیز توبه کرد.
از جمله قرائت های شاذ او، این
است که به جای آیه: (... فاسعوا إلی ذکر الله و ذروا البیع...)(3)،
می خواند: (فامضوا إلی ذکر الله و ذروا البیع)و به جای آیه:
(... و کان وراء هم ملک یأخذ کلّ سفینة غصباً)(4)، می خواند: (و
کان أمامهم ملک یأخذ کلّ سفینة غصباً) و آیات دیگری
که برخی از کلمات آن را با تحریف می خواند. وزیر از ترس این
که مردم او را بکشند، او را به مدائن فرستاد. بعدها پنهانی به بغداد برگشت و
در سالی که ابن مقله از دنیا رفت، او هم درگذشت.(5)
ابن عبدربّه
شهاب الدین ابوعمر (ابوعمرو) احمد
بن محمد بن عبدربّه بن حبیب بن حدیر بن سالم اموی (که نسبت اموی
او) به عقد موالات است، زیرا سالم جدّ اعلای او با هشام بن عبدالرحمان
داخل (اموی) هم پیمان بوده است. در قرطبه به دنیا آمد و بزرگ
شد. نزد علما و ادبای اندلس علم آموخت و به دلیل اندوخته فراوان علمی
و توانمندی در نقل تاریخ و شعر سرآمد شد و در عصر خود به شهرتی
فراگیر دست یافت. وی از جمله کسانی است که به وسیله
علمشان از ناداری به ثروت رسیدند.
مشهورترین کتابش عقد الفرید
است. این کتاب از اخبار، انساب، امثال، شعر عروض و موسیقی فراهم
آمده و خلاصه ای از کتاب های اصمعی، ابوعبیده، جاحظ، ابن
قتیبه و دیگر بزرگان ادب است. ابن عبدربّه با این که خود اندلسی
بود، هیچ اشاره ای به اندلس و مردم آن نکرده است، بلکه فقط خودش را
معرفی کرده و شعرهایش را آورده است. اشعار زیادی از نوع
موشّح دارد. شعر او روان و باسبکی ساده است که دربردارنده انواع شعری
از قبیل مدح، مرثیه، تغزّل، نسیب و... است.
از اشعار او است:
«جسم در یک شهر و جان در شهری
دیگر است؛ فریاد از تنهایی روح! بلکه فریاد از غربت
جسم! ای کسی که من به عشقش گرفتارم! اگر دو چشمت به خاطر ترّحم بر من
می گریند، در حقیقت، آن دو تیرهایت هستند که بر جگرم
می نشینند.»
در رثای فرزندش می گوید:
«آه جگرم! جگرم پاره پاره شد. آتش سوزان
غم، آن را به آتش کشید.
هیچ زنده ای، از اندوه بر
مرده ای جان نداده است؛ در این جا نیز عذر یک پدر برای
فرزند پذیرفته است (و نمردن او، طبیعی است).
ای رحمت الاهی! کنار قبری
باش که من با دست خود، بقیّه جانم را در آن گذاشتم!
پس از او، نه شکیبایی
دارم و نه توانی؛ یک باره، صبر وتوانایی را به خاطر او از
دست دادم.»
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 223