responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 229

نام او خطبه بخوانند. هم چنین نظارت و کنترل راه ]ناحیه[ فرات، سرزمین مُضر و اطراف آنها و هم چنین سپاه قنّسرین و عواصم را بدو سپرد.

ابن رائق بعدها متوجه شد خلیفه نظرش از او برگشته، از این رو در سال 328ق به طرف شام حرکت و چنین وانمود کرد که خلیفه او را والی شام کرده است. وارد شام شد و بدر اخشیدی را بیرون کرد و به پیش تاخت تا مصر را نیز بگیرد، اما محمد بن طغج اخشیدی، در «العریش» با او کارزار کرد. ابن رائق، شکست خورد و به دمشق بازگشت و چنین به توافق رسیدند که شام از آنِ ابن رائق باشد و مصر برای اخشید، و مرز میان آن دو، سرزمین رمله باشد. وی حدود یک سال در شام ماند تا این که خلیفه متقی از او راضی شد، آن گاه به بغداد بازگشت. خلیفه او را خلعت بخشید و منصب امیرالامرایی را بدو داد.

ابن رائق هنوز استقرار نیافته بود که عبدالله بریدی از واسط به بغداد لشکر کشید. متقی و ابن رائق با او جنگیدند. خلیفه از ناصرالدوله حسن حمدانی کمک خواست. او هم برادرش علی (سیف الدوله) را فرستاد که متقی و ابن رائق در تکریت با او دیدار کردند و سیف الدوله با خلیفه مخلصانه رفتار کرد. سپس ابن رائق با ناصرالدوله در طرف شرقی دجله ملاقات کردند. چون ابن رائق خواست بازگردد، اسبش چموشی کرد و وی از اسب افتاد. ناصرالدوله به غلامانش گفت او را بکشید و آنان او را کشتند. ابن رائق همان کسی بود که نزد خلیفه از ابن مقله وزیر بدگویی کرده بود و در نتیجه، خلیفه دستور بریدن زبان و دست او را داده بود.(2)

ابوبکر صیرفی

وی ابوبکر، محمد بن عبدالله صیرفی بغدادی، فقیه شافعی که به مهارت در رأی و نظر و قیاس و علم اصول، شهرت داشت. ابن خلکان گوید: «صیرفی کتابی در اصول فقه دارد که همانندی برای آن نیست. او بعد از شافعی، داناترین مردم در علم اصول بود. کتابی در علم شروط نگاشت و نهایت استواری واتقان را در آن به کار برد.»(3)

پی نوشت ها:

[1] یک شنبه اول محرم سال 330 = 26 سپتامبر سال 941؛ شنبه نهم ربیع الثانی سال 330 = اول ژانویه سال 942.

[2] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص 322، 323، 363، 375، 379 و 382؛ الفخری، ص 281 و 283؛ العبر، ج 2، ص 220؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن رائق»؛ الاعلام، ج 6، ص 358؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 274 و 275.

[3] وفیات الاعیان، ج 4، ص 199؛ تاریخ بغداد، ج 5، ص 449؛ طبقات الشافعیه، ج 2، ص 169؛شذرات الذهب، ج 2، ص325؛ التهذیب، ج 2، ص 193.

 

رویدادهای اسلام از 331 ـ 340 ق

سال 331 ق = 942ـ943 م(1)

رویدادها

بغداد:

بازگشت ناصرالدوله به موصل ناصرالدوله حمدانی، خلیفه را در فشار قرار می دهد و بر املاک او دست می گذارد و اموال والیان را مصادره می کند. با این کار، مردم را برانگیخته، علیه خود شورانید. پس به موصل بازگشت و خانه اش در بغداد غارت شد.

* خلیفه، توزون را امیرالامرا می کند و او ابوجعفر، پسر شیرزاد را به عنوان کاتب و دبیر خود برمی گزیند.

* خلیفه، ابوالحسن علی بن مقله (ابن مقله دوم) را وزیر می کند.

ماوراء النهر

* درگذشت نصر بن احمد سامانی، امیر ماوراءالنهر و به ولایت رسیدن نوح پسرش و دریافت لقب الامیر المجید.

بلایای طبیعی

* در ناحیه «نساء» خراسان زلزله ای رخ می دهد که باعث تخریب آبادی های زیادی می شود و عده زیادی زیر آوار جان می دهند.

* قحطی و گرانی شدید در بغداد

وقایع نظامی

دست یابی چیره شدگان بر نواحی

* آل بویه: علی بن بویه (عماد الدوله) کاملا بر سرزمین فارس چیره می شود.

قیام ها

افریقیه: قیام ابن کیداد: ابویزید، مخلد بن کیداد برضد القائم بامرالله فاطمی قیام می کند و در کوه های اوراس پناه می گیرد.

ابن کیداد برای مبارزه با شیعیان فاطمی، به جهاد دعوت می کند و به اطاعت از عبدالرحمان ناصر خلیفه اموی در اندلس می خواند.

حملات رومیان

* رومیان بر ارزن، میّافارقین و نصیبین می تازند و کشتار و غارت می کنند. آنان در مقابل آزادی اسیران مسلمانانِ، خواستار دستمالی متعلق به کلیسای رُها ـ دستمالی که مسیح به صورت خود کشیده و شکل آن حضرت در آن نقش بسته و اینک نزد مسلمانان است ـ هستند. خلیفه از فقها استفتا می کند؛ آنان فتوا می دهند که مصلحت مسلمانان در فرستادن دستمال است. خلیفه، دستمال را می فرستد و رومیان، اسیران مسلمان را آزاد می کنند.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 229
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست