* گرسنگی شدید در بغداد که
باعث مرگ بسیاری می شود و زلزله شدید در قرطبه که توفان
سهمگین در پی داشت.
وقایع نظامی
استیلای سیف الدوله
بر حلب
* سیف الدوله حمدانی برحلب
و حمص که در دست اخشید فرمانروای مصر بود، مسلّط می شود. سیف
الدوله عازم دمشق می شود تا آن را بگیرد که سپاهی به فرماندهی
اخشید، همراه سردار کافور پس از جنگی که در رستن رخ می دهد، جلوی
پیشروی آنان را می گیرد.
حملات رومیان
* رومیان بر مرعش و بغراس می
تازند و تا دروازه های انطاکیه پیش می روند. سیف
الدوله با حمله به عربسوس نزدیک مصیصه پاسخ آنان را می دهد.
جنگ های دریایی
* ناوگان اسلامی سیسیل
به جنوا و ساحل جنوبی فرانسه حمله می کند.
قیام ها
* افریقیه: قیام ابویزید
خارجی القائم بامرالله فاطمی لشکری به فرماندهی غلامش، میسره
به جنگ ابویزید بن کیداد خارجی شورشی می
فرستد و جنگ خونین در وادی الملح (بین قیروان و مهدیه)
میان دو گروه رخ می دهد که در آن، میسره و عده زیادی
از سپاهیانش کشته می شوند.
ابویزید قیروان را می
گیرد و مهدیه را محاصره می کند و پس از جنگ های شدیدی
ـ که قبایل کتامه و صنهاجه در آن شرکت داشتند ـ از آن جا کوچ می کند.
ابویزید، سروری امویان بر سرزمین های تحت
تصرف خود را به رسمیت می شناسد و برای خلیفه اموی،
عبدالرحمان ناصر ـ که قبلا کمک های مالی و نظامی به او رسانده
بود ـ دعوت می کند.
درگذشتگان
* ابن ذی النون (مطرّف)* ابن
زهرون (هلال بن ابراهیم)* رومانوس اول* لئوی طرابلسی* ماتْریدی
ابن ذی النون (مطرّف)
مطرّف بن موسی بن ذی النون
هوّاری، امیری از بربر افریقیه است. یکی
از نیاکانش در «شنتمریّه»(سنت ماریا)ی اندلس، مسکن گزید
و وی در آن جا بزرگ شد. پدر و دو برادرش فتح و یحیی، از
اطاعت خلفای اموی، سر بر تافته، حکومتی مستقل گونه یافتند.
پدرش قلعه «ربذه» را به تیول او در آورد.
وقتی که خلافت در قرطبه به
عبدالرحمان ناصر رسید، مطرّف به او اظهار وفاداری کرد و روشی
پسندیده یافت. خلیفه هم او را در حوزه حکومتی خودش ابقا
کرد و منزلت و شأن او را بزرگ شمرد و او در اکثر جنگ ها، همراه خلیفه بود تا
این که شانجه، حاکم بنبلونه او را اسیر و زندانی کرد. وی
از زندان گریخت و به سرزمین خود بازگشت و با عبدالرحمان ناصر، در جنگ
خندق حضور یافت.(2) خلیفه، شهر «الفرج» از مرز میانه را بدو بخشید
و او هم چنان در آن جا بود تا درگذشت.(3)
ابن زهرون (هلال بن ابراهیم)
ابوالحسین صابئی حرّانی،
پدر ابواسحاق بن هلال صابئی، پزشکی ماهر و در کارش استاد و چیره
دست بود. به بغداد آمد و نزد بزرگان تقرّب یافت. به خدمت امیرالامرای
توزون در آمد و بیماری او را معالجه کرد. توزون هم او را در ناز و
نعمت قرار داد. سپس توزون به بیماری صرع دچار شد و هلال از گزند او در
امان نماند.(4)
رومانوس اول (لیکابینوس)
امپراتور روم شرقی و ارمنی
تبار بود. وی فرمانده ناوگان بود و در سال 919م قصر امپراتوری را
اشغال کرد و زوی مادر امپراتور خردسال، کنستانتین هفتم ـ که وصّی
فرزندش بود ـ را از کاخ طرد کرد و دختر خود هلن را به همسری کنستانتین
در آورد و خود را قیصر (سزار) نامید و با کنستانتین هفتم، در
حکومت مشارکت کرد و سپس به تنهایی حکومت را در دست گرفت. حدود دارایی
زمینداران بزرگ را مشخص کرد و در آسیای صغیر به عرب ها
حمله کرد. با بلغارها
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 234