responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 238

پیوست و در سال 330ق با او بر بغداد سلطه یافت و متقی عباسی منصب امیرالامرا را به او داد، و او در عراق حکومت مطلقه یافت. میان او و ناصرالدوله امیر موصل و برادرش سیف الدوله جنگ هایی رخ داد که پیروزی با او بود.

توزون، خلیفه متقی را برکنار کرد و چشمانش را درآورد. آن گاه عبدالله فرزند مکتفی را حاضر کرد و به عنوان خلیفه با او بیعت کردند و به المستکفی بالله لقب یافت. هنوز یک سال از عمل توزون با خلیفه نگذشته بود که به صرع مبتلا شد و در سال 334ق با این مرض درگذشت.(6)

عمر بن حسین خرقی

ابوالقاسم، عمر بن حسین خرقی، از مهترانِ فقیهان و عابدان بود. پس از ورود معزالدوله دیلمی به بغداد و غلبه و تسلط شیعیان بر اهل سنت و دشنام به صحابه و زیاد شدن شرّ در بغداد، وی از بغداد هجرت کرد. کتاب های زیادی داشت که در بغداد به ودیعت نهاد و همه در آتش سوخت.

از تألیفات او المختصر در فقه، طبق مذهب امام احمد بن حنبلاست. که قاضی ابویعلی بن فرّاء و شیخ موفق الدین بن قدامه مقدسی، آن را شرح کرده اند. به او، خرقی می گفتند؛ چون خرقه (کهنه) فروش بود. او در دمشق درگذشت.(7)

سهراب

سهراب (نامی است پارسی) جغرافیدانی است که در قرن سوم و چهارم هجری در عراق می زیست و شاید این اسم، اسمی مستعار باشد، زیرا یکی از محققان، او را ابوالحسن بهلول خوانده است. کتابی درباره اقالیم هفتگانه تألیف کرده و در مقدمه آن خود را «افقر الوری سهراب» نامیده است. با بررسی مطالب کتاب، می توان زمان تألیف آن را بین سال های 289 تا 334ق حدس زد. در نتیجه، درگذشت او پس از سال 334ق بوده است. او با ابوزید بلخی (متوفای 322ق) معاصر بوده است.

در کتابش، اقلیم های گوناگون برشمرده، به توصیف دریاها و جزیره ها پرداخته است. کوه ها را طبق اقالیم ذکر کرده و رودها را شماره کرده است و این پدیده (گیتی) را بر هفت اقلیم تقسیم کرده و در این راه، شیوه خوارزمی (متوفای 232ق) را به کار گرفته است. کتاب او، شرحی راجع به مجموعه قنات های آبرسانی، بغداد دارد؛ چنان که در آن به توصیف دلتای نیل پرداخته و همین امر، برخی را بر آن داشته که او را اهل مصر بدانند.(8)

شبلی

ابوبکر، دلف بن جعفر (یا مجدد) بن یونس شبلی، منسوب به شبله از توابع اشروسنه واقع در ماوراءالنهر، در سرّ من رأی (سامرّا) به دنیا آمد و در بغداد بزرگ شد. پدرش (ابواحمد طلحه) رئیس حاجبان عهد الموفق عباسی بود. در مذهب مالکی، فقیه، و در آن، سرآمد همگان شد. در جوانی، اهل لهو و لعب بود، سپس توبه کرد و با فقرا و بزرگان (صوفیه) هم نشین و خود، از پیشوایان صوفیه شد. جنید درباره او می گوید: «شبلی، تاج اینان (صوفیان) است.» یکی از مناجات های او با خداوند متعالی چنین است:

«آن که به قرب تو عادت کرده، بر دوری تو شکیب ندارد.

و آن که محبت ]تو[ او را واله و شیدا کرده، طاقت هجران تو را ندارد.

اگر چشم، تو را نمی بیند، همانا دل تو را می بیند.»

در مناجات با ذات والا چنین گوید:

«یاد تو کردم؛ نه این که یک لحظه تو را فراموش کرده باشم؛ و کمترین ثمره یاد، یاد زبانیِ من است.

بدون محبت، من از سوز عشق می مردم، و قلب من، از عشق، بی قراری می کرد و برمی جهید.

وقتی عشق تو، به من فهماند که تو پیش منی، همه جا وجود تو را مشاهده کردم.

و بدون زبان، با تو سخن گفتم، و بدون چشم، تو را آشکارا دیدم.»

وی در 87 سالگی در بغداد درگذشت.(9)

صنوبری

ابوبکر، احمد بن محمد بن حسن بن مراد ضبّی حلبی انطاکی، چون صورتش مخروطی شکل بود به صنوبری معروف شد. بیشتر شعرهایش، روان و شیوا و در وصف طبیعت، بهار، باغ ها، گل ها و مناظر برفی سروده شده بود. در انطاکیه به دنیا آمد و مدتی در دمشق اقامت گزید. سپس به سیف الدوله پیوست و از شاعران دربار او شد. در وصف بهار و گل های بهاری، اشعار شیوایی دارد که از آن جمله، این قصیده است:

«اگر در تابستان، گل و میوه هست و زمین سوزان و هوا، مثل تنور گرم است.

و اگر در پاییز، خرما چیده می شود و زمین بدون سبزه و هوا متغیر است.

و اگر در زمستان، باران پیوسته می بارد، زمین برهنه و هوا سرد است.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست