responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 244

ابن انباری، و نفطویه و بزرگان و نامداران ادب عراق فرا گرفت و آن گاه، به مصر رفت و در همان جا درگذشت. سبب مرگ وی آن بود که هنگام افزایش آب رود نیل، بر سکّوی اندازه گیری آب نشسته بود و اشعار را تقطیع عروض می کرد.

عده ای از عوام بر او گذشتند و گفتند: این مرد رود نیل را جادو می کند تا آب آن زیاد نشود. و گرانی بهوجود آید؛ لذا یکی از آنان، او را با پای خود به رود پرتاب کرد و دیگر خبری از او به دست نیامد.

مردم در فراگیری دانش از او اشتیاق شایانی داشتند و او نیز دانش خود را بر مردم عرضه می کرد و مردمان بسیاری از او فراگرفتند.

تفسیر القرآن، الناسخ و المنسوخ، شرح المعلّقات السبع، تفسیر کتاب سیبویه، ادب الکاتب، إعراب القرآن، معانی القرآن و... از تألیفات او است.(3)

عماد الدوله دیلمی

ابوالحسن، عمادالدوله، علی بن بویه، پسر فنّا خسرو دیلمی است. پدرش بویه، در دیلمان، ماهیگیر بود و صاحب سه پسر به نام های: علی، حسن و احمد شد. هر سه برادر، برای امرار معاش تصمیم گرفتند به ارتش بپیوندند؛ لذا به ارتش ماکان بن کالی، یکی از فرماندهان مشهور دیلمی پیوستند و شجاعت زیادی از خود نشان دادند. بدین جهت در صفوف مقدم سپاه جای گرفتند. سپس به ارتش مرداویج بن زیار، یکی دیگر از فرماندهان دیلمی پیوستند و از سوی وی، به حکومت بعضی از شهرها گماشته شدند.

دیری نپایید که علی به کمک دو برادرش احمد و حسن، در سال 322ق بر اصفهان و شیراز سلطه یافت. و در سال 323 ق مرداویج بن زیار کشته شد. از آن پس، فتوحات و توفیقات پسران سه گانه بویه آغاز شد. حسن، بر ری و همدان مسلّط شد و احمد بر کرمان دست یافت و علی اهواز و واسط را تصرف کرد، بدین ترتیب، قدرت و حکومت دیلمیان، استحکام یافت و سرزمین های گسترده ای را از سلطه دولت عباسی، خارج و تصرف کردند.

عمادالدوله، علی بن بویه، نامه ای به خلیفه عبّاسی، الراضی بالله،نوشت و از وی خواست حکومت دیلمیان را پذیرفته، آنان را به رسمیت بشناسد؛ خلیفه به خواسته وی تن داد. او سبب خوشبختی و شهرت دو برادرش شد. حکومت عمادالدوله، شانزده سال ادامه داشت تا این که بدون هیچ فرزندی و در 57 سالگی در شیراز درگذشت و حکومتش به برادرزاده اش (فنا خسرو) پسر حسن، رکن الدوله رسید. که عمادالدوله خود او را به عضدالدوله ملقب کرده، ولی عهد خود قرار داده بود.(4)

المستکفی بالله عباسی

ابوالقاسم، عبدالله (مستکفی بالله) بن علی (مکتفی بالله) بن احمد (معتضدبالله)، بیست و دومین خلیفه عباسی و مادرش امّ ولد به نام أملح الناس یا غصن است. در سال 333ق پس از برکناری المتقی بالله از خلافت، با او به عنوان خلیفه بیعت شد. وی خود را إمام الحق ملقب کرد و با دو لقب إمام الحق و مستکفی بالله، برایش خطبه خوانده می شد. معزالدوله دیلمی به او بدبین شد، زیرا به او خبر رسید مستکفی بالله، قصد عزلش را دارد لذا در سال 334 ق با دو تن از سران دیلمی بر مستکفی وارد شد. آن دو، جلوی خلیفه رفتند و دست وی را خواستند و خلیفه به گمان این که می خواهند دستش را ببوسند، دستش را جلو آورد. آن گاه آنان وی را از تخت بر زمین کشیدند و عمامه اش را به گردنش انداختند و معزالدوله بازداشتش کرد. سپس با فضل پسر مقتدر بالله به عنوان خلیفه بیعت و به مطیع بالله ملقّب شد و مستکفی را فراخواند و بُرْد را از او باز پس گرفت و دستور داد چشمانش را کور کنند. سپس زندانی شد تا این که در سال 338ق در 42 سالگی و پس از یک سال و چهار ماه خلافت، درگذشت. وی سومین خلیفه ای است که چشمانش را کور کردند.(5)

پی نوشت ها:

[1] یک شنبه اول محرم سال 338 = اول ژوئیه سال 949؛ سه شنبه هشتم رجب سال 338 = نهم ژانویه سال 950.

[2] تاریخ علماء الأندلس، ج 1، ص 37؛ الاعلام، ج 1، ص 199.

[3] وفیات الاعیان، ج 1، ص 99؛ معجم الادعاء، ج 4، ص 224؛ العبر، ج 2، ص 246؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 222؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 300؛ طبقات النحوییّن و اللّغویین، ص 149؛ إنباه الرواة، ج 1، ص 104؛ الاعلام، ج 1، ص 198.

[4] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص 482 و 484؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 300؛ العبر، ج 2، ص 247؛ تجارب الأمم، ج 5، ص 163 و 214 و 315؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 221؛ وفیات الاعیان، ج 3، ص 399؛ الاعلام، ج 5، ص 75؛ تاریخ الاسلام السیاسی، ج3، ص 94، 99، 101، 184 و 185.

[5] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص 420 و 450؛ النجوم الزاهره، ج 3، ص 282 و 285 و 299؛ تاریخ بغداد، ج 10، ص 10؛ البدایة و النهایه، ج11، ص 210؛ المنتظم، ج 6، ص 342؛ تکملة تاریخ الطبری، ص 144؛ الفخری، ص 287؛ مروج الذهب، ج 2، ص 420، 429 و همان، ج 4، ص261 به بعد و العبر، ج 2، ص 245؛ تاریخ الاسلام السیاسی، ج 3، ص 85.

 

سال 339 ق = 950ـ951 م(1)

رویدادها

دیلمیان

پس از درگذشت ابوجعفر بن احمد صیمری وزیر معزالدوله دیلمی؛ ابومحمد، حسن بن محمد مهلبی به انتخاب معزالدوله به جای وی وزیر شد.

خراسان

* امیر نوح سامانی پس از درگذشت منصور بن قراتکین، دوباره ابوعلی بن محتاج را بر ولایت خراسان گماشت.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست